نگاهی به زندگی شاه احمدسعيد دهلوی

محدثی بزرگ علام و شیخ المشایخ سلسله‌ی نقشبندیه بود. در رامپور متولد شد. از پدر بزرگوار و دیگر بزرگان علم حاصل کرد. باز به لکنؤ رفت و از علمای آنجا استفاده کرد. سپس به دهلی رفت و از شیخ فضل امام خیرآبادی و شیخ رشیدالدین دهلوی و… مستفید گردید. در این اثناء از مجالس حضرت شاه عبدالعزیز، حضرت شاه عبدالقادر و حضرت شاه رفیع الدین و… نیز استفاده کرد؛ چنانکه از شاه عبدالعزیز سند و اجازه‌ی صحاح سته، حصن حصین، دلائل الخیرات و… را نیز به دست آورد. در خدمت قطب الاقطاب شاه غلامعلی و صحبت مبارک او مشرف گشته، بیعت نمود و از ایشان رساله‌ی قشیریه، عوارف، احیاء عوارف، احیاء العلوم، نفحات الانس، الرشحات، عین الحیاه، مثنوی معنوی، مکتوبات امام ربانی و… را خواند.

حضرت شاه با ایشان بی‌نهایت محبت می‌نمود و او را به علوم ظاهر و باطن سرفراز فرمود و او را فردی جامع کمالات حال و قال قرار داد. وی بعد از وفات پدرش جانشین او قرار گرفت و سند ارشاد حضرت شاه را نیز زینت بخشید. بنابراین علما و مشایخ و عوام از جاهای دور و دراز آمده از ایشان استفاده بردند. به ٥٧ سالگی رسیده بود که در سال ١٨٧٥م. موافق به ١٢٧٣ هـ. علیه دیکتاتوری انگلیسها پرچم جهاد بلند گردید که در آن علما و مشایخ به صورت ویژه بهره گرفتند و همراه با آنان عموم مسلمانان نیز در هر جا جانفشانی کردند، اما متأسفانه این امر مهم ناکام ماند و حکومت انگلیس در نشئه‌ی اقتدار بر رعایای هندوستان با مظالم سفاکانه‌ی نهایی خویش آنان را تحت تخته‌ی مشق قرار داد. باز به صورت ویژه اهالی دهلی در مصائب و آلام بیشتری شکار شدند. در این هنگامه‌ی طوفانی، شاه احمد سعید تا ٤ ماه در خانقاه خویش در دهلی با استقلال مزاج به مشاغل طیبه‌ی خویش معروف ماند.

اما تا به کی؟

انگلیسی‌ها او را نیز به بغاوت و صدور فتوا علیه حکومت متهم کردند و دستور داد که ایشان با تمام خاندان و بستگانش از لبه‌ی تیغ گذرانده شوند. در تاریخ آمده است که در این موقع رئیس الأفاغنه (که از ناحیه‌ی او به حکومت جهت استحکام اقتدارش کمکی رسیده بود)، در حق ایشان به طور ویژه سفارش کرد و حکومت را از اقدام اراده‌اش بازداشت و به سبب آن، ایشان با خانواده‌اش دهلی را ترک گفته، عازم حرمین شریفین شدند. رئیس از حکومت گذرنامه گرفته و برای ایشان و سائل سفر را نیز مهیا کرد که در آخر محرم ١٢٧٤ با اهل و عیال از دهلی حرکت نموده و در ماه شوال ١٢٧٤ با عافیت تمام به مکه‌ی معظمه‌ی رسیده، به حج بیت الله مشرف گردید. سپس به مدینه‌ی طیبه حضور بهم رساند و تا آخر وقت در آنجا اقامت گزید.

تصانیفش از این قراراند: الفوائد الضابطة فی اثبات الرابطة، تصحیح المسائل فی الرد على مائة مسائل، الأنهار الأربعة فی شرح الطریق الچشتیة والقادریة والنقشبندیة والمجددیة و… موصوف در مدینه منوره وفات یافت و در جنت البقیع نزدیک به قبه‌ی حضرت سیدنا عثمان مدفون گردید. رحمه الله تعالى رحمة واسعة. (نزهة الخواطر: ٤٠، حدائق حنفیه)

 مقدمه أنوارالباري/ ترجمه مولانا حسين پور

همچنین ببینید

داستان مسلمان شدن حضرت رافع بن عمیر رضی الله عنه

در تفسیر ”مظهری“ به حواله‌ی كتاب ”هواتف الجن“ از حضرت سعید بن جبیر منقول است …