شيخ الحديث مولانا سيد محمد يوسف حسين پور در خطبههاي نماز جمعه (۵/ ۱۰/ ۹۳) در مسجد جامع صديق اكبر سراوان گفت: اگر ما با صحابهي پيامبر صلى الله عليه وسلم دوستي نداشته باشيم، پس با پيامبر صلى الله عليه وسلم هم دوستي نخواهيم داشت.
ايشان كه به عنوان ميهمان در مسجد جامع صديق اكبر حضور يافته بود، سخنان خويش را با تلاوت آيهِي ﴿فَإِنْ آمَنُوا بِمِثْلِ مَا آَمَنْتُمْ بِهِ فَقَدِ اهْتَدَوْا وَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّمَا هُمْ فِي شِقَاقٍ فَسَيَكْفِيكَهُمُ اللّٰهُ﴾ [بقرة: ۱۳۷]، شروع نمود و پس از تشكر از مولانا محمد صديق حقاني امام جمعهي محترم مسجد صديق اكبر كه اين فرصت را در اختيار ايشان گذاشته بود، گفت: الله تعالى كه اين كاينات را به وجود آورد و جهت تعمير و آباداني آن مخلوقات ذوي العقول را آفريد، سه نوع مخلوق را براي نگه داري و آباداني دنيا ايجاد كرد: ۱ـ ملائكه، ۲ـ جنات، ۳ـ انسانها. الله تعالى نخست عمران و آبادي اين دنيا را به جنات سپرد ، اما آنان نتوانستند از عهدهاش به درستي بر بيايند. پس از آن، به ملائكه تحويل شد، ملائكه هم آن لياقت و استعدادي را كه بتوانند دنيا را درست نگه داري كنند، نداشتند. گروه اوّل كه مادهي شر و فساد در وجودشان غالبتر بود، به جاي آباداني، از آنان تخريب و خرابكاري پيش آمد، اما ملائكه به سبب اينكه به جز توجه إلىٰ الله كار ديگري نداشتند، اين توجه همگاني به سوي الله تعالى دخل كمتري در تعمير كاينات داشت. لذا الله تعالى انسان را آفريد تا بتواند هر دو جهت را نگه داري كند؛ هم در تعمير كاينات و آبادي دنيا از خود نقشي پياده كند و هم به طرف الله تعالى دعوت دهد و توجه إلى الله به صورت صحيح و درستي حاصل شود.
مولانا حسين پور با اشاره به اينكه الله تعالى جهت آباداني دنيا در وجود انسانها اين لياقت و شايستگي را قرار داد، افزود: الله تعالى طبيعت انسانها را به گونهاي ساخت كه بتوانند در اين زمينه جلو بروند؛ اما آنچه امر طبيعي است، در حد مقتضاي طبيعت كار ميكند؛ لذا نياز پديد آمد كه الله تعالى جهت دعوت خلق الله إلىٰ الله نمايندگان بخصوص و ويژهاي از طرف خود مقرر فرمايد تا مردم را به آن طرف هم راهنمايي كنند. خداوند متعال سلسلهي اين مأموران و نمايندگان إلٰهي را كه به عنوان پيامبر و انبياء عليهم الصلاة والسلام ياد ميشوند، از بدو آفرينش انسان برقرار داشت؛ حضرت آدم عليه الصلاة والسلام نخستين نمايندهي الله و پيامبر بر حق خداوندي بود كه فرزندان و نسل خود را به سوي الله تعالى راهنمايي كند و اين سلسلهي آمدن نمايندگان الهي و راهنمايان بشر تا زمان حضرت عيسىٰ عليه الصلاة والسلام ادامه يافت و پس از وي خداوند متعال براي اينكه اين سلسله را متوقف كند و دروازهي نبوت را بند نمايد، مهر نبوت را به نام جناب محمد صلى الله عليه وسلم زد تا راهنمايي هميشگي را تا قيام قيامت توسط دين محمدي على صاحبها الصلاة والسلام در دنيا ايفا نمايد.
مديريت عين العلوم گشت در ادامه فرمود: نخست الله تعالى راه راهنمايي را به وسيلهي عملكرد پيامبر و سپس به وسيلهي گفتههاي او آغاز نمود كه جناب نبي اكرم صلى الله عليه وسلم عملاً و قولاً هادي و راهنماي مردم قرار گرفت؛ اما همانطور كه ما و شما ميدانيم رسيدن يك فرد به تنهايي در صفوف انسانيت و بشريت به همهي جامعهي دنيا از شرق تا غرب و از شمال تا جنوب امري تا حدودي مشكل است؛ لذا نخستين كاري كه جناب نبي اكرم صلى الله عليه وسلم انجام داد، اين بود كه شاگرداني را تربيت نمود و جانشيناني براي خود پرورش داد كه هم از لحاظ علمي و هم از لحاظ عملي بتوانند راهنماي انسانهاي آينده قرار گيرند.
مولانا حسين پور يكي از اهداف ۲۳ سال زندگي مكي و مدني نبي اكرم صلى الله عليه وسلم را تربيت چنان شاگردان و جانشيناني دانست كه بتوانند دين محمدي على صاحبها الصلاة والسلام را در كل دنيا گسترش دهند و الگوهايي جهاني قرار گيرند تا مردم جهان ايشان را الگو و پيش روي خود قرار دهند و زندگي خود را مطابق به زندگي آنها بگذرانند.
ايشان در ادامه به حديث پيامبر خدا صلى الله عليه وسلم اشاره نمود كه فرمودند: امتهاي گذشته؛ يهود و نصارا به گروههاي مختلفي تكه پاره گرديدهاند، بعضي به هفتاد و برخي بيشتر، گروه گروه قرار گرفتهاند و در ميان امت من هم چنين گروههايي پديد خواهد آمد كه اغلب از آنان، حركات، عقايد و اعمالي پيش ميآيد كه تا حدي تحت مؤاخذهي إلٰهي قرار ميگيرند و مؤاخذهي إلٰهي جهنم است. آن گروه از امت دعوت كه اجابتي از آنان پيش نيامده و به دعوت نبي آخرالزمان لبيك نگفتهاند، براي هميشه در مذلتِ قعر جهنم قرار ميگيرند، اما گروه ديگر امت دعوت كه دعوت آن حضرت صلى الله عليه وسلم را پذيرفتهاند، آنان هم گروه گروه قرار گرفته، برخي تا دير و برخي كمتر، بر حسب عملكرد خود به جهنم ميروند و چنين عزيزاني كه در مرحلهي اوّل بتوانند وارد جنت بشوند، كمتراند. لذا از جناب نبي اكرم صلى الله عليه وسلم سؤال گرديد كه از مجموعهي اين گروههاي مختلف، مسير درست و صحيح كدام است كه انسان اگر آن مسير را اختيار كند، ميتواند از ذلت و خواري و رفتن به جهنم راه نجاتي به دست بياورد؟ آن حضرت صلى الله عليه وسلم فرمودند: «مَا أَنَا عَلَيْهِ وَأَصْحَابِي» [ترمذي: ۲۶۴۱]؛ آن راه همان است كه من و اصحابم بر آن قرار داريم.
مولانا حسين پور با توجه به آيهاي كه در ابتداي كلامش تلاوت كرده بود، گفت: الله تعالى در قرآن مجيد هم راجع به همين موضوع اشاره ميفرمايد كه جناب نبي اكرم صلى الله عليه وسلم و اصحاب ايشان براي آيندگان الگو قرار بگيرند و نمونه در بيايند. الله تعالى ميفرمايد: ﴿فَإِنْ آمَنُوا بِمِثْلِ مَا آَمَنْتُمْ بِهِ فَقَدِ اهْتَدَوْا﴾؛ اي محمّد (صلى الله عليه وسلم) و اي همراهان محمّد! – خطاب را الله تعالى به صورت صيغهي جمع به كار برده است، تنها شخص نبي اكرم صلى الله عليه وسلم را به عنوان الگو ذكر نكرد، بلكه آنحضرت صلى الله عليه وسلم را همراه با اصحاب به صورت صيغهِي جمع ياد فرمود – ﴿فَإِنْ آمَنُوا بِمِثْلِ مَا آَمَنْتُمْ﴾؛ اگر مردمان ديگر چنان كه شما آوردهايد، ايمان بياورند، ﴿فَقَدِ اهْتَدَوْا﴾؛ در آن وقت آنان راهياب ميشوند. همان طوري كه ايمان صحابه براي ما الگو قرار گرفته است، عملكرد و آثار ايشان هم براي ما الگو قرار ميگيرند؛ زيرا پيامبر صلى الله عليه وسلم در ميان ما و الله تعالى واسطه است و در ميان پيامبر و امت ايشان، صحابه واسطهاند؛ همان طور كه صحابه با ديدن اعمال پيامبر صلى الله عليه وسلم و شنيدن گفتههاي ايشان توانستند راه إلٰهي را دريابند، پس تابعين با ديدن اعمال صحابه و شنيدن اقوال آنها مسير و خط درست پيامبر صلى الله عليه وسلم را دريافتند. تبع تابعين به همين شكل؛ گويا كه هر گذشته براي آينده الگويي بود و همين سلسله جريان پيدا كرده تا زمان ما و شما و تا قيامت جريان خواهد داشت.
مولانا محمد يوسف پيروي از اسلاف را بسيار مهم دانست و گفت: لهٰذا چيزي كه بايد بسيار مهم باشد، خط مشي گذشته از اسلاف و بزرگان دين بايد صورت معيارياي پيدا كند؛ اگر انسان بتواند مسير درست را طي كرده و به هدف واقعي برسد، بايد راهنمايان و پيشوايان خود را ارزش بدهد و بالاترين ارزش همان است كه ما و شما بايد براي پيامبر صلى الله عليه وسلم قائل باشيم و سپس به اصحاب ايشان، و اگر از ما در اين مسير و خط مشي نبي اكرم صلى الله عليه وسلم و اصحاب ايشان كوچكترين تغييري پيش بيايد، بدانيم كه در مسير ما خلل پيش آمده است و اينكه اين انحراف به صورت كلي ميشود يا جزئي؟ محاسبهي آن را خداوند خود انجام خواهد داد. اما بايد سعي ما بر اين باشد كه بتوانيم اين مسير را درست بپيماييم و بر سر آن درست راه برويم. لذا الله تعالى ميفرمايد: ﴿فَإِنْ آمَنُوا بِمِثْلِ مَا آَمَنْتُمْ﴾؛ اي پيامبر و اي اصحاب پيامبر! اگر مردمانِ ديگرِ دور و بر شما؛ يهود، نصارا، هنود، مجوس و… همان طور ايمان آوردند كه شما آوردهايد، ايمانشان درست است و هدايت يافتهاند. ﴿وَإِنْ تَوَلَّوْا﴾؛ ولي اگر آنان به اين مسير پشت كردند و رخ را به سويي ديگر نمودند و رفتند، ﴿فَإِنَّمَا هُمْ فِي شِقَاقٍ﴾؛ پس آنان مخالف با شما هستند و هر كجا كه مخالفت پيش بيايد، به درگيري ميانجامد. پس آن كفاري كه مسير صحيح و درست جناب نبي اكرم صلى الله عليه وسلم را قبول نكردند، در زمان آنحضرت صلى الله عليه وسلم و بعد از ايشان در زمان خلفاي راشدين در دنيا برايشان درگيريهايي پيش آمد كه تفصيلشان در كتب سير و مغازي موجود است. اما الله تعالى وعدهاي فرموده است كه هرگاه مخالفت و درگيري از اين مسير پيش بيايد، الله تعالى كساني را كه به عنوان الگو معرفي شدهاند، مورد حمايت و كمك و نصرت خويش قرار ميدهد. لذا ميفرمايد: ﴿فَسَيَكْفِيكَهُمُ اللّٰهُ﴾؛ اگر آنان كجروي كرده و با شما مخالفت نمودند، پس بدانيد كه الله تعالى از طرف شما براي دفع آنان كافي است و خداوند متعال به چه گونهاي كه خواستِ اوست، دينش را تا زماني كه منظورِ خودش ميباشد، حفظ ميكند.
شيخ الحديث مولانا حسين پور با اشاره به اينكه ما خود را دوستدار پيامبر صلى الله عليه وسلم قرار ميدهيم، فرمود: بايد دوستداران اصحاب پيامبر صلى الله عليه وسلم نيز باشيم؛ به اين خاطر كه اگر ما با صحابهي پيامبر صلى الله عليه وسلم دوستي نداشته باشيم، پس با پيامبر صلى الله عليه وسلم هم دوستي نخواهيم داشت. ما بايد سعي كنيم كه عملكرد و مسير زندگي و راه حيات خود را همان گونه پيش ببريم كه از پيامبر صلى الله عليه وسلم و اصحاب ايشان ثابت است.
وي در پايانِ سخنان خويش نسبت به اتباع و پيروي از آثار و بقاياي شاگردان جناب نبي اكرم صلى الله عليه وسلم تأكيد كرد و گفت: دعا كنيم كه خداوند متعال ما و شما را درست و صحيح بر همان خطي ببرد كه اصحاب پيامبر صلى الله عليه وسلم رفتهاند و الله تعالى ما را از مسيرهاي انحرافي و كجرويهايي كه عموماً در قرون اخيره پيش آمدهاند، حفظ فرمايد.
٭ ٭ ٭
مولوي محمد صديق حقاني امام جمعهي مسجد جامع صديق اكبر، بعد از سخنان جناب شيخ الحديث، ضمن تشكر از سخنان ايشان، حضور وي را در مسجد جامع صديق اكبر مايهي افتخار و مباهات دانست و گفت: براي ما جاي بسي خوشحالي و افتخار است كه چنين عالم فرزانهاي ما را مورد نوازش و تفقد خويش قرار داده و در جمع اين مردم حضور يابد و واقعاً وجود چنين علما و مدارس ديني مايهي خوشنامي اين استان است و به طور ويژه مدرسه عين العلوم گشت با مديريت جناب شيخ الحديث، مدرسهاي است كه به علت قدمت و خدماتش حكم مركزيت را براي مدارس منطقه دارد و توجه بيشتر مردم را بدين سو ميطلبد.