گاهي چنين پنداشته ميشود كه احكام شرعي هيچ گونه مصلحتي را در بر ندارند و بين اعمال، و جزا و سزاي آنها هيچ نوع مناسبتي وجود ندارد و مثال مكلف شدن به احكام شرع؛ مانند شخصي است كه ميخواهد غلامش را بيازمايد كه آيا اطاعت ميكند يا خير؟ لذا او را به برداشتن سنگي يا دست زدن به درختي دستور ميدهد، در صورتي كه در اين كار هيچ فايدهاي جز آزمودن وي ندارد، پس وقتي كه بنده اطاعت يا نافرماني ميكند، به پاداش و كيفر نيك و بد كردارش ميرسد!
اين پندار فاسدي است كه سنت و اجماع قرون مشهود لها بالخير آن را تكذيب مينمايند.
و كسي كه نتواند اين را بفهمد كه:
اعمال وابسته به نيت هستند
[۱] اعمال وابسته به نيت و هيأت نفسانياي است كه از او صادر ميگردند؛ آنچنان كه رسول خدا صلى الله عليه وسلم فرموده است: «إِنَّمَا الأَعْمَالُ بِالنِّيَّاتِ» [بخاري: ۱؛ مسلم: ۱۹۰۷]؛ «اعمال تنها وابسته به نيتها هستند.»
و نيز خداوند متعال فرموده است: ﴿لَنْ يَنَالَ اللهَ لُحُومُهَا وَلَا دِمَاؤُهَا وَلَكِنْ يَنَالُهُ التَّقْوَىٰ مِنْكُمْ﴾ [حج: ۳۷]؛ «نميرسد به خدا گوشتهاي قرباني و نه خونهاي اينها و ليكن به وي پرهيزگاريِ شما ميرسد.»
نماز به خاطر ذكر الله مشروع شده است
[۲] و نيز نداند كه نماز به خاطر ياد و مناجات با خدا مشروع شده است؛ چنانكه خداوند ميفرمايد: ﴿وَأَقِمِ الصَّلَاةَ لِذِكْرِي﴾ [طٰه: ۱۴]؛ «و نماز را براي ياد كردن من برپا كن.»
و اين كه نماز انسانساز است و وي را آماده ميكند تا در آخرت به رؤيت و مشاهدهي خداوند نايل گردد؛ چنانكه رسول خدا صلى الله عليه وسلم فرموده است: «سَتَرَوْنَ رَبَّكُمْ كَمَا تَرَوْنَ هٰذَا الْقَمَرَ لَا تُضَامُّونَ فِى رُؤْيَتِهِ، فَإِنِ اسْتَطَعْتُمْ أَنْ لَا تُغْلَبُوْا عَلَىٰ صَلَاةٍ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَصَلَاةٍ قَبْلَ غُرُوبِهَا فَافْعَلُوا» [بخاري: ۵۵۴؛ مسلم: ۶۳۳]؛ «در قيامت پروردگارتان را ميبينيد، همانطور كه اين ماه را ميبينيد و در ديدنش شكايت نميكنيد؛ پس اگر توانستيد بر نماز قبل از طلوع خورشيد (صبح) و قبل از غروبِ آن (عصر) مغلوب نشويد، پس اين كار را انجام دهيد.»
زكات به حكمت معيني مشروع شده است
[۳] و نيز نداند كه زكات براي زدودن رذيلهي بُخل و برآوردن نياز فقرا مشروع شده است؛ چنانكه خداوند دربارهي مانعين زكات ميفرمايد: ﴿وَلَا يَحْسَبَنَّ الَّذِينَ يَبْخَلُونَ بِمَا آتَاهُمُ اللهُ مِنْ فَضْلِهِ هُوَ خَيْرًا لَهُمْ بَلْ هُوَ شَرٌّ لَهُمْ سَيُطَوَّقُونَ مَا بَخِلُوا بِهِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ﴾ [آل عمران: ۱۸۰]؛ «و نبايد آنان كه بخل ميكنند به آنچه كه خدا به ايشان از فضل خويش عطا كرده است، اين بخل را براي خويش بهتر گمان كنند، بلكه آن بد است براي آنها، به زودي آنچه را كه در آن بخل ورزيدهاند، روز قيامت (به مانند) طوق در گردنشان افكنده مي شود.»
و چنانكه رسول خدا صلى الله عليه وسلم فرموده است: «فَأَخْبِرْهُمْ أَنَّ اللهَ تَعَالَىٰ قَدْ فَرَضَ عَلَيْهِمْ صَدَقَةً تُؤْخَذُ مِنْ أَغْنِيَائِهِمْ فَتُرَدُّ عَلَىٰ فُقَرَائِهِمْ» [بخاري: ۱۴۹۶؛ مسلم: ۱۹]؛ «به آنان بگو: خداوند صدقهاي را فرض كرده كه از سرمايهداران آنها گرفته ميشود و به فقرايشان داده ميشود.»
روزه براي سركوبي نفس مشروع شده است
[۴] و نداند كه روزه جهت سركوب نمودن نفس مشروع شده است؛ چنانكه خداوند ميفرمايد: ﴿لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ﴾ [بقرة: ۱۸۳]؛ «تا باشد كه پرهيزگاري كنيد.»
و چنانكه رسول خدا صلى الله عليه وسلم فرموده است: «فَإِنَّ الصَّوْمَ لَهُ وِجَاءٌ» [بخاري: ۱۹۰۵؛ مسلم: ۱۴۰۰]؛ «به تحقيق كه روزه براي روزهدار سركوب كنندهي شهوت است.»
حج براي تعظيم شعائر الله مشروع شده است
[۵] و نداند كه حج جهت تعظيم شعائر الله مشروع گرديده است؛ چنانكه خداوند متعال فرموده است: ﴿إِنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِي …﴾ الآية [آل عمران: ۹۶]؛ «همانا اوّلين خانهاي كه براي مردم مقرر كرده شد، آن است كه در مكه است.»
و فرموده است: ﴿إِنَّ الصَّفَا وَالْمَرْوَةَ مِنْ شَعَائِرِ اللهِ﴾ [بقرة: ۱۵۸]؛ «هر آئينه صفا و مروه از شعائر خدا است.»
قصاص به خاطر زجر مشروع شده است
[۶] و نداند كه قصاص به خاطر جلوگيري از قتل مشروع شده است؛ چنانكه خداوند فرموده است: ﴿وَلَكُمْ فِي الْقِصَاصِ حَيَاةٌ يَا أُولِي الْأَلْبَابِ﴾ [بقرة: ۱۷۹]؛ «و برايتان قصاص مايهي زندگاني است اي صاحبانِ خرد!»
[۷] و اين كه حدود و كفاره به خاطر جلوگيري از معاصي مشروع شدهاند؛ چنانكه خداوند فرموده است: ﴿لِيَذُوقَ وَبَالَ أَمْرِهِ﴾ [مائدة: ۹۵]؛ «تا جزاي كردار خود را بچشد.»
جهاد براي اعلاي كلمة الله مشروع شده است
[۸] و نداند كه جهاد جهت اعلاي كلمة الله و زدودن فتنه مشروع گرديده است؛ چنانكه خداوند فرمود: ﴿وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّىٰ لَا تَكُونَ فِتْنَةٌ وَيَكُونَ الدِّينُ كُلُّهُ لِلّٰهِ﴾ [أنفال: ۳۹]؛ «و اي مسلمانان! با ايشان بجنگيد تا آنكه هيچ فتنهاي نباشد و همهي دين براي خدا باشد.»
احكام معامله براي اقامه عدل
[۹] و نداند كه كار و كاسبي و نكاح و ازدواج به خاطر اقامه نمودن عدالت و… مشروع گرديدهاند؛ چنانكه آيات و احاديث بر آن دلالت دارند و بسياري از علما در هر قرن آن را بيان نمودهاند،
پس چنين شخصي بهرهاي از علم بر نداشته مگر به اندازهي فرو بردن سوزن در دريا، پس او به جاي اينكه قولش اعتباري پيدا كند، شايستهتر است كه بر وضع خود بگريد!
٭ حجة الله البالغة؛ ترجمه مولانا حسين پور