مولانا محمّد یوسف شخصیتی عظیم بود. سبحان الله! منِ قطره در وصف دریا چه میتوانم بگویم؛ «لَا نُزَکِّی عَلَى اللهِ أَحداً»، اما گمان خیر داریم دربارهٔ ایشان، چنین شخصیتی در روزگار کنونی بعد از مولانا عبدالعزیز از ویژگیهای خاصی برخوردار بود. بردباری، مردمداری، فروتنی، جایگاه علمی و محبت ایشان با مردم و علما بینظیر بود. ایشان بنیانگذار شورای هماهنگی مدارس دینی استان بود. در جلسات شرکت مرتب داشت، نه تنها در جلسات شورا، بلکه در همین جلسات عمومی با اهتمام شرکت میکرد.
در همین ماه شعبان گذشته (١۴٣٨ هـ.ق) پس از جلسهٔ کوهون خدمت ایشان و شیخ الإسلام مولانا عبدالحمید در اتاقی تنها نشستیم. مولانا عبدالحمید مشورتی داشت. در پایان من از حضرت مولانا محمّد یوسف بابت مسألهای عذرخواهی کردم. ایشان از نظر رشتهٔ فامیلی خود را عموی بنده میدانستند و از این جهت با شفقت و مهربانی با بنده تعامل میکردند.
یک بار در سفر حج، همسرشان همراه بود؛ در سفرهای حج همواره همسرشان را همراه خود میآوردند. در طبقهٔ دوم ساختمان حرم روبهروی میزاب رحمت پیش ایشان رفتیم. همسر مکرمهٔشان به همراه چند خانم دیگر پشت ستونی نشسته بودند. ما که نزدیک رسیدیم، آنها سلام گفتند، اما من متوجه نشدم. مولانا محمّد یوسف مرا متوجه کرد و فرمود: زنعمویت دارد به شما سلام میگوید.
ایشان شخصیت والایی بودند؛ متأسفانه بُعد مسافت باعث میشد ما کمتر از ایشان بهره ببریم و در محضرشان حاضر شویم. این را هم میدانید و اگر نمیدانید بدانید که [در سال ١٣۵۸] وقتی قانون اساسی نظام جمهوری اسلامی ایران تدوین شد و [برای انتخاب نمایندگان مجلس خبرگان تدوین قانون اساسی] انتخابات برگزار شد، از بلوچستان دو نفر انتخاب شدند؛ حضرت مولانا عبدالعزیز و آقای [حمیدالله] میرمرادزهی. مولانا عبدالعزیز وقتی تهران تشریف میبردند، مولانا حسینپور را به عنوان مشاور و دستیار خود همراه میبردند. حالا البته کثرت کمی و کیفی علما با آن زمان قابل مقایسه نیست، اما آن وقت این موضوع به معنای بزرگی جایگاه ایشان بود.
در شرایط کنونی نیز زندگی و وفات مولانا حسینپور نشان داد که شخصیتی همسان با مولانا حسینپور بعد از مولانا عبدالعزیز رحمت الله علیه کم بود. الله تعالىٰ ایشان را رحمت کند و خیرات و برکات ایشان را بر سر بقیه جاری بدارد. نعم البدل و خلفای صالح در خانوادهٔ ایشان به وجود بیاورد که نیاز جامعهٔ ما است.
یکی از خدمات دینی برجستهٔ ایشان ترجمهٔ تفسیر بزرگ «معارف القرآن» اثر مولانا مفتی محمّد شفیع عثمانی رحمت الله علیه است.
یک بار همینجا تشریف آوردند و برای اوّلین بار مژدهٔ ترجمهٔ «انوارالباری» را به بنده دادند. فرمودند: مشغول ترجمهاش هستم، دعا کنید الله تعالىٰ توفیق تکمیلش را بدهد. من هم بعد از مژدهٔ ایشان یا قبل از آن، به ایشان مژده دادم که کتابی به نام «مُهَجُ البلاغه ومنهج الخلافه» دارم مینویسم به روش «نهج البلاغه»، در چهار بخش خطبات، رسائل، کلمات قصار و نصایح خلفای راشدین رضوان الله علیهم./ ندای اسلام، ش ٧۴،٧۵