يکي از مراسم مذهبي و اسلاميعيد قربان اين است که قربانياي به بارگاه الهي تقديم نماييم. کلمهي قرباني عربي است به معني نزديک کردن، يعني: انسان چنان کاري را انجام دهد که به آقايش نزديک شود. اگر غلام بخواهد که قرب ونزديکي آقايش را حاصل کند و دل او را به خود متمايل گرداند که به او لطف و خوبي نشان دهد، پس چنان کاري را انجام ميدهد که براي آقايش خوب باشد. در اين مدت قرباني کردن همان چيزي است که الله تعالى را از ما خوش ميگرداند و ما و شما به بارگاه الهي جزو همان کساني قرار ميگيريم که به بارگاه الهي نزديک هستند. پس نزديکان الهي همان کساني خواهند بود که عبادات الهي را خالص، فقط به خاطر رضاي خدا انجام ميدهند.
نماز عيد واجبي شرعي است. ما و شما در شبانهروز پنج وقت نماز فرضي را به جا ميآوريم و بعد از نماز عشا سه رکعت نماز وتر ميخوانيم که واجب ميباشد.. در روز عيد، دو رکعت نماز مانند وتر واجب هستند. پايه و درجه آن نماز و وتر تفاوتي ندارد، اما در آن روز يک نوع سرور و خوشي و شادمانياي دست ميدهد که بزرگ، کوچک همه همت ميکنند و در عيدگاه جمع ميشوند. متأسفانه براي نماز جماعت که فرض است و درجهاش از وتر و نفل خيلي بالاتر است، از خود سستي نشان ميدهند. کاش همت و توجه مسلمانان به طرف فرايض، اگر از هجوم بردن براي نماز عيد بيشتر نميبود، ولي مثل آن ميبود.
اگر چه نماز عيد يک بار خوانده ميشود، اما مزد و پاداش نمازهاي پنج گانه فرضي خيلي بالاتر است. هدف اين نيست که براي نماز عيد توجه و اهتمام نشود، هدف اين است که فرايض و نمازهاي پنج وقت را خيلي مهم بگيريد. برخي هستند که تنها نماز عيد را ميخوانند اما از نمازهاي پنج وقت غافل هستند.
نماز عيد واجب است و بايد به طرف آن توجه داشته باشيم و بعد از نماز عيد بر ما قرباني لازم است و در حقيقت اين است که ما جان و مال خود را به بارگاه الهي تقديم نماييم؛ زيرا غلام هستيم و همه چيز غلام، متعلق به آقا است. ولي الله تعالى در شبانهروز، تقريباً دو ساعت از وقت ما را به خودش اختصاص داده که در آن نمازهاي پنجگانه ادا شود، و ۲۲ ساعت را براي ما که غلام او هستيم، آزاد گذاشته که برويد و کارهاي خودتان را انجام دهيد. يازده ماه بخوريد، در يک ماه، شبها هم بخوريد، فقط روزش را روزه بگيريد. مال و ثروتي را که الله تعالى به شما داده، سي و نه قسمتش را خودتان مصرف کنيد و يک قسمت آن را براي خدا بدهيد. در محصولات زمين ده يک را بدهيد. در زکات حيوانات نيز مقدار معيني را بدهيد. به هر حال الله تعالى کل مال و کل وقت ما را از ما نميخواهد. در اين روز که شادماني ميکنيد، الله تعالى ميفرمايد که شما يک قرباني صدقه نموده به بارگاه الهي تقديم داريد. حضرت ابراهيم عليه السلام خوابي ديد که من دارم پسرم را ذبح ميکنم. الله تعالى گفت: همان چيزي را که از همه نزدت محبوتتر است، به بارگاه الله قربان کن. او نگاه کرد، ديد از همه، فرزندش را بيشتر دوست دارد که در سن کهولت به وي عطا شده بود و فرزند ديگري هم ندارد. به پسرش گفت: اي فرزند من خوابي ديدهام – خوابهاي پيامبران و دستوري از جانب الله هستند – که ترا به بارگاه الله قرباني ميکنم. پسر – که پيامبر زاده بود – گفت: «يا أَبَتِ افْعَلْ مَا تُؤْمَرُ» [صافات: ۱۰۲]؛ اي پدر! هر چه به شما دستور داده شده، را انجام بده. اگر در آنجا آن پسر ذبح ميشد، بر ما و شما لازم ميشد که يک فرزند را به بارگاه الهي قرباني نماييم. ولي الله تعالى رحم کرد، و قوچي را به عنوان عوض و فديه براي آن پسر فرستاد که ابراهيم قرباني کند. لذا بر ما هم همين لازم است.
از پيامبر خدا صلى الله عليه وسلم سؤال کردند: «مَا هَذِهِ الْأَضَاحِي»؛ قرباني چه چيزي است؟ نبي اکرم صلى الله عليه وسلم فرمودند: «سُنَّةُ أَبِيکُمْ إِبْرَاهِيمَ»؛ اين روشي است که پدربزرگ شما حضرت ابراهيم عليه السلام آن را به جا آورده است، همان روش را الله تعالى بر شما واجب گردانيده است. صحابه عرض نمودند: در مقابل اين کار الله تعالى به ما چه جايزه ميدهد؛ «مَا لَنَا مِنْهَا»؟ نبي اکرم فرمودند: «بِکُلِّ شَعْرَةٍ حَسَنَةٌ»؛ حيواني را که شما به بارگاه خدا قرباني ميکنيد، در مقابل هر موي از آن يک نيکي به شما ميرسد. (مسند احمد: ۱۹۲۸۳)
خداوند متعال به شما آنقدر نيکي ميدهد که به حساب نيايند.
الله تعالى ميفرمايد: اين قرباني که شما به بارگاه الهي تقديم ميکنيد، گوشت، خون، پوست، مو و پشمهايش به بارگاه الهي نميروند، پوست و گوشتش را خودتان و همسايهها و مساکين ميخورند، آنچه پيش خدا ميرود اخلاص شما است؛ «وَلَکِنْ ينَالُهُ التَّقْوَى مِنْکُمْ» [حج: ۳۷].
پس خداي تعالى ميداند که اخلاص و نيت، و رابطهاش بنده با او چهطور بوده، مطابق به همان رابطه با او برخورد ميکند.
خطبههاي جمعه: ۲۸ مهر ماه ۱۳۹۰