رسیدن به ماه مبارک رمضان فرصت بسیار شایستهای بود که ما بندگان شایستگی آن را نداشتیم، اما از آنجایی که لطف و احسان الله تعالىٰ عام و بالاتر از ارزش بندگان است، این فرصت را به ما عنایت فرمود. چه عزیزانی بودند که پارسال در روزهی ماه مبارک رمضان و نمازهای تراویح شرکت داشتند، اما این فرصت از دست آنها گرفته شد و راهی آخرت شدند.
لذا بر ما که الله تعالىٰ لطف نمود و این حیات و زندگی را به ما عنایت فرمود، باید نسبت به سپاسگزار این نعمت الهی باشیم. نعمتهای الهی که آنها را به بندگان ارزانی داشته، از حد و حصر بالاتراند؛ اگر کسی بخواهد که تنها آمار نعمتهای الهی را بداند، این هم از عهدهی او خارج است. الله تعالىٰ خود در قرآن مجید میفرماید: ﴿وَإِنْ تَعُدُّوا نِعْمَةَ اللهِ لَا تُحْصُوهَا﴾؛ اگر شما بخواهید نعمتهای الهی را بشمارید، این هم از عهدهی شما خارج است. پس وقتی که ما از عهدهی شمارش نعمتها عاری قرار گرفتهایم، چطور میتوانیم شکر این نعمتها را به طور کامل به جا بیاوریم.
حضرت سعدی علیه الرحمه مثال کوچکی داده که ارزش نعمتهای الهی را کاملاً برای ما روشن کرده است؛ میفرماید: بقیه نعمتها را کنار بگذارید، همین حالت تنفس خود را در نظر بگیرید وقتی که شما نفس را فرو میبرید، این حیات شما را بالا میبرد، وقتی آن را از داخل بدن بیرون میکشید، نوعی شادی و خوشی به شما دست میدهد؛ پس در یک تنفس دو نعمت از نعمتهای الهی به شما میرسد و در مقابل هر نعمتی یک شکری واجب است. اگر انسانی بیندیشد و به این فکر فرو برود که شبانهروز چقدر تنفس میکنم؟ حتىٰ یک ساعت هم نمیتواند نفسهای خود را بشمارد؛ چه کسی میتواند که از عهدهی شکر نعمتهای الهی بربیاید؟
بنده همان به که ز تقصیر خویش /∗/ عذر به درگاه خداي آورد
لهٰذا ما همیشه کوتاهیهای خود را در نظر بگیریم و به این فکر باشیم که نمیتوانیم از شکر نعمتهای الهی بربیاییم. البته ﴿لَا یکلِّفُ اللهُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا﴾؛ الله تعالىٰ هیچ انسانی را بالاتر از توانش مکلف نکرده است، اما ما به اندازه توان خود باید شکرگزار نعمتهای الهی باشیم.
لذا این ماه مبارک رمضان بالاترین فرصتی است که الله تعالى نعمتهای بیشمار خویش را در این ماه مبارک بر بندگان سرازیر فرموده است؛ اوقاتی که الله تعالىٰ برای انعام نعمتهای خود به بندگان در نظر گرفته محدوداند و بیشتر آن اوقات را طوری مقرر فرموده که غفلتهای بندگان خود را بیازماید که آیا انسانها از یاد الله تعالىٰ غافل میشوند یا اینکه به فکر و یاد الله تعالىٰ قرار میگیرند.
ما و شما در این ماه مبارک روزه میگیریم و به وقت غروب آفتاب در فکر افطاریم، همهی فکر و اندیشهی مردم در همان لقمهای است که آن را تناول کند، حواسش از همهی کارهای دیگر جمع شده در فکر یک دانهی خرما یا یک جرعهی آب است. الله تعالىٰ میفرماید: اگر بنده در این وقت به یاد من بیفتد و دعا کند، دعایش را میپذیرم. زیرا در چنین اوقات فکر کمتر به دعا میرود و همه به فکر خوردن هستند.
در حدیث آمده است که نبی اکرم صلى الله علیه وسلم میفرماید: هرگاه دو قسمت شب بگذرد و یک سوم باقی بماند، این چه وقتی است؟ امروزه که همه برای استماع برنامهها و لغویات و لهویات تا ساعت یک و دو پای تلویزیون بیداریم، آن وقت سر را به زمین میگذاریم و چنان خواب میرویم که نماز صبح هم از دست میرود. الله تعالىٰ میفرماید: من در این وقت دروازهای را باز میکنم که آیا کسانی هستند که به طرف من متوجه بشوند؟ نبی اکرم صلى الله علیه وسلم میفرماید: تجلی الهی در این آسمانِ نزدیکتر قرار میگیرد و از طرف الله تعالىٰ اعلام میشود که آیا هست کسی که از من سؤال بکند تا سؤالش را پاسخ دهم؟ آیا کسی هست که نیازش را به بارگاه الهی تقدیم دارد تا من نیازش را برآورده کنم؟ خیلی کم هستند کسانی که در این وقت به یاد الهی قرار گیرند و نیازشان را به بارگاه الهی تقدیم کنند.
نبی اکرم صلى الله علیه وسلم میفرماید: در روز جمعه یک ساعتی وجود دارد که اگر کسی در این ساعت دست را به بارگاه الهی بلند کرده دعا کند، دعایش قبول میشود. اما آن ساعت، مخفی است. حکمتش این است که بندگان چندین ساعت را تلاش کنند و در فکر دعا باشند تا آن ساعت را هم بیابند.
روزی جناب نبی اکرم صلى الله علیه وسلم پس از اینکه اطلاع و آگهی پیدا کرد که در آن سال شب قدر در کدام تاریخ است، از خانهی مبارک خویش بلند شد که در مسجد به عزیزان بگویم که امسال شب قدر در فلان تاریخ است. وقتی که وارد مسجد شد، ملاحظه فرمود که دو نفر با هم درگیراند، فکر جناب نبی اکرم صلى الله علیه وسلم از اینکه شب مقرر قدر را اعلام بفرماید، به درگیری این دو نفر رفت. بعد از اینکه میان آنها صلح و صفا ایجاد کرد، فرمود: من آمده بودم که تاریخ شب قدر را به شما اعلان کنم، اما این مطلب از یادم رفت، شاید در این باره خیری باشد که شب قدر پنهان بماند، اما شما در آخرین دههی مبارک رمضان در شبهای طاق آن را دریابید.
چرا الله تعالىٰ این شب را پنهان کرد؟ تا اینکه ما فقط به فکر یک شب نباشیم، بلکه به چندین شب اقدام کنیم و شبها را به بیداری بگذرانیم تا اینکه ثواب آن شب را حاصل کنیم و ثواب شبهای دیگر هم اضافه بشوند.
پس همهی اوقاتی را که الله تعالىٰ برای پذیرش دعا و قبولی طاعات و عبادات در نظر گرفته، آنها را تا مقداری پنهان کرده، جز ماه مبارک رمضان که آن را عام قرار داده است. جناب نبی اکرم صلى الله علیه وسلم میفرماید: «مَنْ صَامَ رَمَضَانَ إِیمَانًا وَاِحْتِسَابًا غُفِرَ لَهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِهِ»؛ هر کسی که ماه مبارک رمضان را روزه بگیرد، اما روزه گرفتنش به اعتبار داعیه و انگیزهی ایمان باشد؛ یعنی ایمان او را وادار به روزه گرفتن کرده است نه اینکه مردم بگویند فردی نیک و روزهدار و نمازگزار است، اخلاص او را وادار کند و نظرش این باشد که خداوند متعال در مقابل این خدمت کوچکی که انجام میدهم، مزدم را ضایع نمیکند و آن را به من میدهد، پس در این صورت گناهانش بخشیده میشوند.
البته ما غره نباشیم که هر نوع گناهی را انجام دادهایم، به سبب روزهی ما عفو میشود. گناهان دو جهت دارند، یکی آن است که ما در ادای حقی از حقوق الله تعالىٰ کوتاهی کردهایم، از آن جهت آن گناه بر ما عاید شده، خداوند متعال اینگونه گناهها را عفو میفرماید چون غفور و رحیم است. اما بسا اوقات ما نسبت به حقی از بندگان کوتاهی میکنیم، این خیلی سخت است؛ الله تعالىٰ حق بنده را نمیبخشد تا خود بنده نبخشد.
علما میگویند: گناهان بر دو قسماند؛ یکی کبیره و دیگری کوچک، آنچه در احادیث آمده که به سبب روزه و نماز و وضو گناهان عفو میشوند، همان گناهان کوچک مراداند که متعلق به حقوق الله تعالى هستند. گناهان بزرگ در اختیار الله تعالىٰ هستند؛ اگر بگوید که ببخشم، توان دارد. هیچ گناهی نیست که بالاتر از بخشش الله تعالىٰ باشد؛ هر اندازه گناه سنگین باشد، در مقابل ارادهی بخشش الهی کوچک است. ولی اگر بخواهد ما را در مقابل گناهانمان سزا بدهد، اختیارش را هم دارد و کسی نیست که جلویش را بگیرد.
اگر ما حق بندهای را پایمال کردهایم؛ اعم از اینکه آبرو، مال، عزت، خون یا هر حق دیگری که باشد، خود بنده باید ما را عفو کند. به طور خصوصی این را در نظر بگیریم که ما همیشه در مجالس خود، میخواهیم صفات و وضعیت اشخاص را بیان کنیم، اگر چنان صفاتی است که اگر در جلوی او بیان شوند، خوش میشود، پس پشت سرش هم مناسب است که بیان شوند. اما اگر نقصی داشته باشد و آن را پشت سرش بیان کنند، آن را غیبت میگویند که أشدُّ مِنَ الزِّنا؛ گناه و بازخواست آن – که عموماً در مجالس همهی ما غیبت رواج دارد – از زنا بالاتر است و تهمت وارد کردن بالاتر از آن است. شخصی به پیامبر صلى الله علیه وسلم عرض کرد: یا رسول الله! اگر ما عیبی را که در وجود شخصی هست، بیان کردیم باز هم غیبت است؟ آنحضرت صلى الله علیه وسلم فرمود: غیبت همین است که عیبی در او هست و اگر تو خودت عیبی برایش میتراشی و به او نسبت میدهی، این بدتر است. مثلاً من عیبی دارم، کسی آن را در جلویم بیان میکند تا شاید من توبه کرده و آن را اصلاح کنم، ولی اگر پشت سر من بیان کند، غیبت است.
لذا این روزه که موجب بخشش گناهان قرار میگیرد، آن هم در صورتی است که صحیح و سالم به بارگاه الهی برود. اگر ما حرکتها و گفتار و کرداری را طوری انجام دادیم که روزهی ما لکهدار شد، آن وقت امید داشتن به اینکه این روزه موجب بخشش گناهان است، سنگین است. پیامبر صلى الله علیه وسلم میفرماید: «مَنْ لَمْ یدَعْ قَولَ الزُّورِ وَالعَمَلَ بِهِ فَلَیسَ لِلّٰهِ حَاجَةٌ فِی أَنْ یدَعْ طَعَامَهُ وَشَرَابَهُ»؛ اگر کسی مثلاً غیبت و تهمت و… را به هنگام روزه کنار نگذاشت، خدای تعالىٰ برای این روزه گرفتن که دهانش را بند کرده و آب و نان نمیخورد، نیازی ندارد.
در حقیقت این روزه تمرینی است که الله تعالىٰ میخواهد به وسیلهی آن ما را از حرامها بازدارد؛ مثلاً غذا، میوه و نوشیدنیها برای ما حلالاند که در ماههای دیگر میخوردیم و مینوشیدیم و شبها هم برای ما حلالاند، روزه بدین خاطر است که آیا این شخصی که از حلالها باز آمده، از حرام باز میآید یا نه؟ گویا که الله تعالىٰ ما را تمرین میدهد که شما وقتی آنقدر دستور الله تعالىٰ را اجرا میکنید که حلالها را کنار میگذارید، برای کنارگذاشتن حرامها آمادهتر باشید. متأسفانه ما ماه مبارک رمضان روزه هم میگیریم، نماز را در وقتش هم میخوانیم، اما هرگاه فرصتی میسر شود، حق مردم را پایمال میکنیم و مرتکب گناه میشویم.
سروران عزیز! این ماه رمضان ماه تمرین ما و شماست که وقتی حلالها را کنار گذاشتهایم، حرامها را به طریق اولىٰ کنار بگذاریم.
در نظر داشته باشید که در این ماه مبارک اگر بتوانیم همهی شبها را به بیداری و نماز بگذرانیم، نعمت بسیار بزرگی است که چنین افرادی کم هستند. لذا ما باید در فکر این باشیم که حداقل شب قدر را پیدا کنیم و شب قدر را به بیداری و عبادت بگزاریم. شب قدر آن شبی است که الله تعالىٰ میفرماید: اگر کسی عمر هشتاد سالهای بیابد که تمامش را در عبادت بگذراند، هنوز شب قدر بالاتر است.
ببینید که اگر در امور دنیوی به ما بگویند که در فلان شهر مزد بیشتری میرسد، همه، شهر خود را میگذارند و به همان شهر دیگر میروند که مزد بیشتری گیرشان بیابد. لذا مزد شب قدر هم بیشتر است، آن را دریابید. پیامبر صلى الله علیه وسلم میفرماید: آن را در شبهای طاق بیست و یکم، بیست و سوم، بیست و پنجم، بیست و هفتم و بیست و نهم بجویید. لذا سعی بفرمایید که اینها را به بیداری بگذرانید و در آنها تلاوت کلام مجید را مهم بگیرید؛ زیرا قرآن کتاب همین ماه است. در همین ماه الله تعالىٰ آن را از عرش یکباره به آسمان چهارم فرود آورد و از آسمان چهارم که بیت المعمور باشد، به تدریج بر رسول اکرم صلى الله علیه وسلم نازل فرمود. الله تعالىٰ میفرماید: ﴿شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِی أُنْزِلَ فِیهِ القُرآنُ﴾، و میفرماید: ﴿إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِی لَیلَةِ القَدْرِ﴾. قرآن با این ماه مبارک مناسبت خاصی دارد. لهٰذا سعی کنیم که بیشتر به تلاوت قرآن بپردازیم. زیرا اگر ماه یک کلمهای مثل الحمد را بخوانیم، در مقابل هر حرفی سی نیکی به ما میرسد. پس آن عزیزانی که بتوانند پنج – شش جزء بخوانند، پس این تلاوتها خیلی ارزش دارد.
نعمت تا زمانی که در دست است، مردم قدرش را نمیدانند، اما بعد از اینکه از دست برود، تأسف میخورند که قدرش را ندانستیم؛ پس ما باید الآن قدر رمضان را بدانیم، بعد از شوال، رمضانی نیست؛ تا سال آینده که شعبان بگذرد و رمضان بیاید، خدا میداند که چه کسی زنده میماند یا نه. لذا رمضان را قدر بدانید و برای روزهی آن، آنچنان اهتمام بورزید که روزهیتان لکهدار نشود و صحیح و سالم به بارگاه الهی برود. پیامبر صلى الله علیه وسلم دو چیز را در این ماه مهم گرفته است: یکی روزه که سالم بماند؛ دوم شبهای ماه مبارک رمضان؛ میفرماید: «مَنْ قَامَ رَمَضَانَ إِیمَانًا وَاِحْتِسَابًا غُفِرَ لَهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِهِ»؛ آن کسانی که شبهای ماه مبارک رمضان را به عبادت بگذرانند و بیدار باشند، گناهان گذشتهیشان شسته و تمیز میشوند.
خداوند متعال توفیقی دهد که قدر این لحظات را بدانیم و به ما و شما توفیق عبادت بیشتری عطا بفرماید.
شیخ الحدیث مولانا حسین پور/ خطبه جمعه ١٢ رمضان ١٤٣٧؛ مسجد جامع صدیق اکبر سراوان