سخنان شیخ الحدیث مولانا حسین پور حفظه الله در افتتاحیهی پانزدهمین دورهی مسابقات سراسری طلاب مدارس وابسته به شورای هماهنگی مدارس علوم دینی اهل سنّت سیستان و بلوچستان
ما باید شکر این نعمت را به جا بیاوریم که مدارس ملحق به شورا توانستند نوجوانان و جوانانی را تربیت نمایند که پیشوا و مقتدای آیندهی عالَم قرار گیرند؛ زیرا سالخوردگان به تدریج راهی جهانی دیگر میشوند و این جهان و جامعه را به امثال شما عزیزان میسپارند؛ پس اگر مدارس دینی و حوزههای علمیه توانستند جانشینانی برای گذشتگان تربیت نمایند و استعدادهای ائمه و مقتداهای آینده را شکوفا کنند، زهی عزت و افتخار برای آن مدارس!
از اینجاست که پیغمبر اسلام صلىٰ الله علیه وسلم فرمود: «فَلْیُبَلِّغِ الشَّاهِدُ مِنْکُمُ الغَائِبَ»؛ بایستی حاضران به غایبان برسانند؛ زیرا بسا اوقات چنین بر می آید که مبلِّغ ضعیفتر باشد و مبلَّغ قویتر، استاد، رهنما باشد، اما شاگرد نابغه در آید. حضرت امام محمد بن سیرین رضی الله عنه می فرمود: «صَدَقَ رَسُولُ اللهِ صلىٰ الله علیه وسلم»، چرا؟ زیرا دید که بعد از وفات پیامبر اکرم صلىٰ الله علیه وسلم جهت حفظ و نگهداری دین، بعدیها کارنامههایی از خود به جا گذاشتند که در صدر اسلام بنا به عللی آن گونه کارنامه پیاده نشد؛ تدوین فقه و تدوین حدیث کارنامههای بسیار شایسته و بزرگی بودند که پس از گذشت قرن صحابه و تابعین انجام گرفتند. لذا علما همیشه در این فکر قرار گرفته اند که برای نسلهای آینده نونهالان، نوجوانان و جوانانی را باید تربیت کرد که آنها بتوانند در آینده مقتدا و پیشوای جامعه قرار بگیرند؛ زیرا وقتی که جناب محمد صلىٰ الله علیه وسلم مبعوث گشت، عنوان بعثت او این قرار گرفت که او نبی آخر الزمان و به عبارتی دیگر خاتم النبیین قرار گیرد، او به تنهایی نبی زمان آخر است و بعد از او تا قیامت پیامبر دیگری نخواهد آمد. الله تعالىٰ میفرماید: «مَا کَانَ مُحَمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ مِن رِّجَالِکُمْ وَلٰکِنْ رَّسُولَ اللهِ وَخَاتَمَ النَّبِیِّینَ». در گذشته ها، پیش از اسلام وقتی الله تعالی پیامبری را مبعوث می کرد، آن پیامبر وظیفه ای را که به دوش گرفته بود، انجام می داد و بر حسب مقتضای طبع بشری اجلش را پشت سر می گذاشت و از این جهان تشریف می برد. الله تعالىٰ برای هدایت جهانیان پیامبر دیگری را مبعوث می کرد؛ باز هم بعثت عمومی نبود؛ بلکه به گونه ای بود که پیامبر مختص به یک قوم یا مختص به یک منطقه و کشوری باشد؛ از این جهت در یک زمان می توانست چندین پیامبر با هم در اقوام مختلف و مناطق گوناگون مبعوث گردند. اما وقتی که بعثت نبی آخر الزمان فرا رسید، این بعثت عمومی قرار گرفت؛ از ویژگی و خصوصیت خارج شد؛ نه این که تنها پیامبر مبعوث گشت، بلکه امتش نیز مبعوث گشت. بعثت نبوی به دو گونه متشکل گردید: بعثت بلا واسطه و بعثت بالواسطه. بعثت بلا واسطهی محمدی علىٰ صاحبها الصلاة والسلام مدتش کوتاه و تأثیرش هم محدود است، اما بعثت ایشان که بالواسطه قرار گرفت تاثیرش گسترده و زمانش لا محدود می باشد. جناب نبی اکرم صلىٰ الله علیه وسلم که در سال ۵۷۰ م. متولد شد، بعد از گذراندن ۴۰ سال از عمر مبارکش به مقام نبوت رسید، سپس به مدت ۲۳ سال آن خدمت و وظیفه ای را که الله تعالی به دوشش گذاشته بود، انجام داد، سپس به ملاقات خداوندی راهی آخرت قرار گرفت. می گویند در آخرین حجی که آن حضرت صلىٰ الله علیه وسلم در سال ۱۰ هـ. انجام داد مجموعه ی امت محمدی ۱۲۴۰۰۰ نفر کم و بیش بود و آن حضرت صلىٰ الله علیه وسلم بعد از برگشت از حج در هشتاد و دومین روز از این جهان رحلت نمود. در زمان حیات ایشان به اعتبار منطقه تنها جزیرة العرب در قبضه ی اسلام در آمد، پس به اعتبار منطقه دار الاسلام جزیرة العرب قرار گرفت، به اعتبار نفرات ۱۲۴۰۰۰ نفر دور و برِ آن حضرت صلىٰ الله علیه وسلم بود؛ اما زمانی که بعثت بالواسطهی آن حضرت صلىٰ الله علیه وسلم آغاز گردید و تا هنوز هم دارد پیش می رود؛ زیرا نفوذش محدود نیست، الان مشاهده میگردد که در دور ترین نقطههای جهان هیچ خانه ی گلی و پلاسی ای وجود ندارد مگر اینکه اسلام در آنجا نفوذ کرده به هر گوشه و کناره ی جهان و حتی در کشور های کفر سخن از اسلام است. آن به وسیلهی خلفای پیامبر و جانشینان ایشان که علما و شما طلاب عزیز باشید، انجام گرفته و شما آن افرادی هستید که مبعوث گردیده و از جانب الله تعالىٰ مقرر شده اید که دین اسلام را پیش ببرید. پیامبر اکرم صلىٰ الله علیه وسلم فرمودند: «بُعِثْتُمْ مُیَسِّرِینَ»؛ ای امت محمدی! شما از جانب الله تعالىٰ مبعوث شده اید که یُسر و سهولت را به جهان و جهانیان نشان بدهید، «وَلَمْ تُبْعَثُوا مُعَسِّرِینَ». انبیای گذشته خود مبعوث بودند، امتشان مبعوث نبود؛ اما جناب محمّد صلىٰ الله علیه وسلم هم خودش مبعوث بود هم امتش؛ زیرا الله تعالىٰ میفرماید: «کُنْتُمْ خَیْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ»؛ شما نسبت به امتهای گذشته بهترین امت قرار گرفته اید که الله تعالىٰ شما را به خاطر نفع رسانی به جهانیان و مردم در آورده است. اما همان گونه که جناب نبی اکرم صلىٰ الله علیه وسلم ظرف ۲۳ سال خون جگر خورد و ۱۲۴۰۰۰ نفر را تربیت کرد به گونه ای که آنان همه چیز را فدای دین کردند که اسلام پیش برود نه از دادن جان دریغ کردند نه از دادن مال و نه از دادن وقت.
وارثان آن پیامبر شما قرار گرفتید؛ گویا جناب نبی اکرم صلىٰ الله علیه وسلم قولاً و عملاً من و شما را در این میدان قرار داد که آن چه من انجام دادهام شما نیز انجام دهید؛ «فَلْیُبَلِّغْ»؛ هر کسی که در محاضر، مجالس، مدارس و مساجد علم را فرا می گیرد، باید آن را به آنانی که علم فرا نگرفته اند، برساند؛ شاید از میان آنها نابغه ها پدید آید.
راه رساندن علم به دیگران دو صورت دارد: یکی تقریر، دوم تحریر، و طلاب عزیز دارند در این دو تا شعبه مشق و تمرینی به جا می آورند تا افرادی را تربیت کنند که در آینده، بتوانند در میدان تقریر و تحریر از خود کمالی نشان دهند که این جلسه هم نمونه ای از آن است. لذا شما فکر نکنید که تنها درس خواندن کافی است و هم چنین اساتذهی محترم هم نباید چنین فکر کرده باشند که تنها تدریس کافی است، بلکه لازم است که روشهای ابلاغی و تبلیغی را به مقتضای زمان و به مقتضای احوال انجام بدهند؛ بسا اوقات می شود که عزیزی از عهدهی تدریس نمیتواند بر بیاید، اما میتواند از عهدهی تقریر بر بیاید، لذا نسبت به تقسیم کار ما باید این گونه علمایی داشته باشیم که بعضی بتوانند آن وظیفه را انجام بدهند و بعضی این را.
لذا شعبهی تدریس دیگری است و شعبهی سخنرانی و تقریر دیگر؛ بعضی عزیزانی هستند که ممکن است نتوانند تدریس و تقریر نمایند، اما می توانند مطالبی را با عبارات فصیح و بلیغ طوری بیان کنند که خواننده را تحت تأثیر قرار بدهد. لذا ما به اعتبار مجموع هم باید مدرس باشیم، هم باید مقرِّر باشیم و هم باید محرِّر باشیم؛ اما همهی اینها نیاز به تریبت دارد. پس، از این جاست که علمای محترم، مسئولین حوزهها و همچنین طلاب آگاه متوجه این امر شدهاند که نوجوانان و جوانان را در این سه شعبه تربیت کنند و سپس از آنها آزمونی به عمل آید.
این حرکت شما را مبارک باد میگویم؛ شما هر اندازه سخنرانی را پیشرفت دهید، ارزش دارد؛ اما مهمتر تحریر است؛ لذا در میدان مقاله نویسی، مضمون نگاری و قلم فرسایی هم قدم ها را برداشته پیش بروید.
• اردیبهشت ۱۳۹۲ / مسجد جامع گشت.