﴿أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ يُزَكُّونَ أَنْفُسَهُمْ بَلِ اللهُ يُزَكِّي مَنْ يَشَاءُ وَلَا يُظْلَمُونَ فَتِيلًا ٭
انْظُرْ كَيْفَ يَفْتَرُونَ عَلَى اللهِ الْكَذِبَ وَكَفَىٰ بِهِ إِثْمًا مُبِينًا﴾ [سوره نساء، آيات ۴۹، ۵۰]
آيا نديدي كساني را كه خود را تزكيه يافته ميدانستند، بلكه خداست كه پاكيزه ميكند
هر كسي را كه بخواهد و بر آنان به قدر نخ هستهي خرما ظلم نميشود ٭ بنگر كه
چگونه بر خدا دروغ ميبندند و كافي است (كه دروغ) همين گناه صريح باشد.
خلاصهي تفسير
(اي مخاطب) آيا تو نديدي كساني را (يعني جاي تعجب است) كه خود را مقدس نشان ميدهند؟ (از اين گفتهي آنها چيزي نميشود) بلكه هر كسي را كه خدا بخواهد مقدس نشان ميدهد (اين است قابل اعتبار و الله تعالى مؤمنين را در قرآن مقدس معرفي كرده است؛ چنانكه در سورهي أعلى در مقابلهي ﴿الأَشْقىٰ﴾؛ يعني كافر، در حق مؤمن فرمود: ﴿قَدْ أَفْلَحَ مَنْ تَزَكّىٰ﴾، پس همان مقدس ميباشد نه كفركنندگان مانند يهود) و (در روز قيامت سزايي كه به يهودان داده ميشود، به سبب اين ادعاي دروغين آنان است كه سبب كفر را ايمان ميپنداشتند، در آن) بر آنان به اندازهي نخي هم ظلم نخواهد شد (يعني آن سزا از اندازهي جرم آنان بيشتر نيست؛ بلكه بر چنين جرم اين چنين سزايي مناسب است. اندكي) بنگريد (كه در اين ادعا) ايشان چه تهمت دروغيني را به خدا ميچسبانند (و با وجود كافر بودنشان، مدعي مقبول بودن به بارگاه الٰهي هستند؛ در صورتي كه اين تهمت خالصي است؛ زيرا خداوند در تمام شرايع، تصريح كرده است كه نزد ما كفر بسيار ناپسند و مردود است) و اين امر (كه بر خدا تهمت نسبت داده شود) براي صريح بودن جرم كافي است (پس آيا اين چنين سزايي براي چنين جرمي صريح، ظلم و تعدّي است؟).
معارف و مسائل
خودستايي و مبرا دانستن خويشتن جايز نيست
قوله: ﴿أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ يُزَكُّونَ أَنْفُسَهُمْ﴾؛ يهود خود را مقدس نشان ميدادند كه خداوند متعال در اين آيه بر اين مذمت كرده فرمود كه كمي به اينان بنگريد كه خود را پاك نشان ميدهند؛ بر اين بايد تعجب كرد. از اين معلوم شد كه جايز نيست كسي پاكي خويش يا ديگران را بيان كند و اين ممنوعيت از سه جهت است:
- بيشتر تكبّر سبب مدح خويشتن ميشود كه در حقيقت اين ممنوعيت به سبب كبر است.
- از عاقبت هر كسي تنها خدا باخبر است كه آيا بر طهارت و تقوا ميشود يا خير؟ بنابراين مقدس نشان دادنِ خويش خلاف خوف الٰهي است؛ چنانكه در روايتي حضرت زينب بنت أبي سلمة رضي الله عنها ميفرمايد كه رسول اكرم صلى الله عليه وسلم از من سؤال كرد: نام تو چيست؟ در آن وقت نام من بَرَّة (پاك از گناهان) بود، من همين را گفتم. پس ايشان صلى الله عليه وسلم فرمودند: «لَا تُزَكُّوا أَنْفُسَكُمْ اللهُ أَعْلَمُ بِأَهْلِ الْبِرِّ مِنْكُمْ، سَمُّوهَا زَيْنَبَ» [رواه مسلم: ۲۱۴۲]؛ يعني شما خود را از گناهان پاك ندانيد؛ زيرا اين را فقط خداوند ميداند كه چه كسي از شما پاك است؛ پس آنحضرت صلى الله عليه وسلم نام او را زينب گذاشت. (مظهري)
- بيشتر اوقات مردم از اين ادعا گمان ميبرند كه اين شخص نزد خدا از اين جهت مقبول است كه از همهي نقايص و عيوب پاك است، در صورتي كه اين دروغ است؛ زيرا انسان عيبهاي زيادي دارد. (بيان القرآن)
مسأله:
بيان صفت خويش به طريق اظهار نعمت جايز است؛ به شرطي كه از موارد فوق خالي باشد. (بيان القرآن)
معارف القرآن/ ترجمه مولانا حسين پور