«إِنَّ الدِّینَ عِنْدَ اللهِ الْإِسْلَامُ» [آل عمران: ۱۹]، «وَمَنْ یَبْتَغِ غَیْرَ الْإِسْلَامِ دِینًا فَلَنْ یُقْبَلَ مِنْهُ وَهُوَ فِی الْآَخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِینَ» [آل عمران: ۸۵]، «المُسْلِمُ مَنْ سَلِمَ المُسْلِمُونَ مِنْ لِسَانِهِ وَیَدِهِ، وَالمُهَاجِرُ مَنْ هَجَرَ مَا نَهَىٰ اللهُ عَنْهُ».
الله تبارک و تعالیٰ را بسیار شاکریم که با لطف و کرمش ما را انسان و بعد مسلمان آفرید و مانند بقیه حیوانات قرار نگرفتیم؛ از نعمتهای عقل و دانش فراست و حکمت الله تعالیٰ ما را مورد نوازش قرار دادند و سرافراز نمودند که همهی خوبیها و بدیهای ظاهری حیات زندگی دنیا را تشخیص میدهیم و به ظاهر به کارهایی دست میزنیم که به نفع ما هستند. گر چه الله تعالیٰ حیوانات دیگر را هم تبعاً به همین کیفیت آفریدهاند که نفع و ضرر خود را بدانند تا کارهای مفید انجام بدهند و از انجام بدی پرهیز کنند؛ اما زندگی حیوانات دیگر تنها در همین جهان است و علت پیدایش انسانها این است که ما بتوانیم از آنها استفاده ببریم و به نفع خود از آنها کار بگیریم، ولی بعد از اینکه این زندگی دنیا تمام شد، الله تعالیٰ آنها را دوباره جهت سؤال و جواب زنده نمیکنند که چرا شما فلان حکم را زیر پا گذاشتید و…؛ بلکه به آنها گفته میشود: «کونوا ترابا».
این مکلف بودن مختص به ذوی العقول است؛ آنانی که عقل و دانش دارند، انسانها و جنات را الله تعالیٰ عقل و دانش داده و مطابق به آن عقل و دانش مأموریتهایی را به آنان سپرده و از بعضی کارها بازداشته است. کارهایی که الله تعالیٰ به آن انسانها را راهنمایی کرده، برای انسان سرتاسر مفید و نافعاند و کارهایی که از انجام آنها نهی فرمودهاند آن سرتاسر ضرر است.
مشکلی که ما داریم این است که بعضی از چیزهای مفید را درک میکنیم و بعضی ضررها را هم میفهمیم، اما بعضی از کارها هستند که برای ما مفیداند، ولی ما نمیدانیم و بعضی از کارها هم هستند که برای ما ضرر دارند، اما ما نمیدانیم این نشانه این است که عقل و دانش ما ناقص است و در آن حد دانش ما بالا نرفته که تمام خوبیها و بدیها را درک کنیم. تقریبا وضعیت ما همانند طفلی است که بعضی از چیزها را میداند و بسیاری از چیزها را نمیداند که آیا به ضرر من تمام میشوند یا به فایده! معمولاً بچهها به شیرینی خیلی علاقه دارند و از تلخی فرار میکنند؛ بسا اوقات مادر و پدر احساس میکنند که شیرینی زیاد برای این بچه مضر است، خصوصاً زمانی که مریض بشود و پزشک معالج به آنها توصیه میکند که به او شیرینی ندهید؛ اگر خودش میدانست نمیخورد.
عیناً ما هم نسبت که کارهایی که در دنیا پیش میآیند، خوبی و خرابی آنها را از همه جهت متوجه نیستیم، جلوی بچهها را مادر و پدر میگیرند، جلوی ما را که میگیرد؟
در حدیث میآید: «لَلّٰهُ أَرْحَمُ بِعِبَادِهِ مِنْ هٰذِهِ بِوَلَدِهَا» [بخاری: ۵۹۹۹]؛ باری پیامبر صَلَّىٰ اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ برای جهاد رفته و پیروز شده و بسیاری از مشرکان را اسیر کرده بودند، هنگام برگشت، حوالی غروب نزدیک شهر مدینه اطراق نمودند؛ رختخوابشان را بر زمین گذاشتند تا استراحت کنند. همینجا یکی از اسیران بچهای داشت که از جلوی چشمش گم شده بود. الله تعالیٰ محبت کودکان را در دل مادران انداخته است. آن زن به جستجو پرداخت تا اینکه بچهاش را پیدا کرد. فوراً او را به آغوش گرفت و شروع به شیر دادن او نمود. پیامبر صَلَّىٰ اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ از این وضعیت نتیجه گیریای نمود و از اصحاب پرسید: آیا به نظر شما این زن حاضر میشود بچهاش را در آتش بیاندازد؟ اصحاب فرمودند: با این محبتی که دارد، نه؛ بلکه او را نجات میدهد. پیامبر صَلَّىٰ اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ فرمودند: لطف خداوند و کرم نوازی خداوند خیلی از محبت مادر به فرزندش بیشتر است؛ اما وقتی بندگان به هیچ صورتی آماده نیستند، حکم خدا را اجرا کنند و به جز نافرمانی خدا کار دیگری انجام ندهند، الله تعالیٰ هم آنها را در جهنم میاندازد.
به هر حال از آن جایی که الله تعالیٰ بر ما لطف و احسان دارند، برای ما دینی را آوردهاند که از تمام ادیان بالاتر و سرتاسر به نفع ماست و آن دین اسلام است. اما این مفید بودن دین اسلام زمانی است که ما کاملاً بر این دین عمل کنیم.
اگر نسبت به حکمی که به ما میدهد، بی توجه باشیم و خواهشات و وسوسههای شیطانی را جلو بیاندازیم، نام دین برای ما سودی در بر نخواهد داشت؛ در حدیث آمده است: «یُوشِکُ أَنْ یَأْتِیَ عَلَىٰ النَّاسِ زَمَانٌ لَا یَبْقَىٰ مِنَ الْإِسْلَامِ إِلَّا اسْمُهُ، وَلَا یَبْقَىٰ مِنَ الْقُرْآنِ إِلَّا رَسْمُهُ، مَسَاجِدُهُمْ عَامِرَةٌ وَهِیَ خَرَابٌ مِنَ الْهُدَىٰ، عُلَمَاؤُهُمْ شَرُّ مَنْ تَحْتَ أَدِیمِ السَّمَاءِ مَنْ عِنْدَهُمْ تَخْرُجُ الْفِتْنَةُ وَفِیهِمْ تَعُودُ.» [بیهقی، شعب الإیمان]
امروزه فقط نام مسلمانی مانده است و بس؛ کردار مسلمانی با ما نیست؛ مثلاً اسلام میگوید: دروغ حرام است، آیا کسی هست که بگوید من در تمام عمر خود دروغ نگفتهام؟! اسلام میگوید: عیب دیگران را پشت سر گفتن حرام است، کسی هست که بگوید: من در مجلس خود عیب کسی را پشتسرش نگفتهام؟! اسلام میگوید: نماز را قضا کردن حرام است، اما ما صبح خوابیم و نماز قضاست! اسلام میگوید: اذیت و آزار دیگران حرام است، اما ما برای اذیت کردن دیگران به هر شکل آمادهایم.
پیامبر صَلَّىٰ اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ میفرمایند: «المُسْلِمُ مَنْ سَلِمَ المُسْلِمُونَ مِنْ لِسَانِهِ وَیَدِهِ» [بخاری: ۱۰]؛ اما ما هم با زبان دشنام میدهیم، هم تهمت میزنیم، هم بدگویی میکنیم و با دست هم چوب میزنیم، سنگ میزنیم و… این اسلام همان است که فقط نامش برای ما مانده است و خواستههای مسلمانی در ما نیست.
پیامبر صَلَّىٰ اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ ۸۲ روز قبل از وفات خویش ـ که مسلمانان حدود صد و بیست و چهار هزار نفر بوده و به همراه پیامبر برای حج رفته بودند ـ پیامبر صَلَّىٰ اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ روز دهم ذوالحجة در مِنَی از آنها سؤال کردند: این ماه که ما در آن قرار داریم، چه ماهی است؟ آنان چون میدانستند که پیامبر صَلَّىٰ اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ نام این ماه را میدانند و هدف از این سؤال بیان مقصدی دیگر است، سکوت کردند، پیامبر صَلَّىٰ اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ فرمودند: آیا این ماه ذوالحجة نیست؟ صحابه عرض کردند: بله. پیامبر صَلَّىٰ اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ فرمودند: این چه سرزمینی است؟ آیا این زمین سرزمین حرم نیست؟ گفتند: بله. پیامبر صَلَّىٰ اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ فرمودند: امروز چه روزی است؟ صحابه عرض کردند: روز دهم ذوالحجة. پیامبر صَلَّىٰ اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ فرمودند: ای مسلمانان! متوجه باشید! خوردن مال یکدیگر، ریختن خون یکدیگر، ریختن آبروی یکدیگر، برای شما مثل همین روز و همین ماه و همین سرزمین حراماند.
حالا با ما چیزی از اسلام مانده؟ از این جهت است که پیامبر صَلَّىٰ اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ فرمودند: «لَایَبْقَیٰ مِنَ الإِسْلَامِ إِلَّا اِسْمُهُ».
قرآن را هر که سواد خواندن داشته باشد، میتواند بخواند، اما آنگونه که قرآن از ما خواسته است، نتوانستیم حقش را ادا کنیم: «وَلَایَبْقَىٰ مِنَ القُرْآنِ إِلَّا رَسْمُهُ»؛ الآن اگر در این مسجد از هر یکی سؤال بکنند: از قرآن چه اندازهای یاد داری؟ نمیدانند. تحصیلکردههای ما آنگونه که حق آن است، نمیتوانند که آن را بخوانند، وقتی که روخوانی قرآن اینگونه است، پس ترجمه و تفسیر و مطلب قرآن چگونه است؟!
پیامبر اکرم صَلَّىٰ اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ در ادامه حدیث فرمودند: «مَسَاجِدُهُمْ عَامِرَةٌ وَهِىَ خَرَابٌ مِنَ الهُدىٰ»؛ مساجد را به بهترین صورت مانند عروس میآرایند اما به هنگام عبادت میبینیم که عبادتگزاران بسیار کم هستند.
سروان عزیز! «الدِّیْنُ النَّصِیْحَةُ» [مسلم: ۵۵]؛ دین اسلام دین خیرخواهی است؛ خیرخواهی برای تمام جهانیان! پس چگونه دو برادر با هم بغض و کینه دارند: «إِنَّ الْحَسَدَ یَأْکُلُ الْحَسَنَاتِ کَمَا تَأْکُلُ النَّارُ الْحَطَبَ» [ابوداوود: ۴۹۰۳]؛ حسد نیکیها را از بین میبرد همانگونه که آتش هیزم را از بین میبرد. اما کینههای ما از ما دور نمیشوند و نام ما مسلمان است! الله تعالیٰ میفرماید: «اُدْخُلُوا فِی السِّلْمِ کَافَّةً» [البقرة: ۲۰۸]؛ کاملاً در اسلام داخل شوید.
در نماز خواندن مسلمانیم و در کینه داشتن غیر مسلمان! در جنگ وغیره نامسلمان! این مسلمانی برای ما سودی نخواهد داشت. سعی کنیم مسلمانیای که اختیار کردیم، آن را کاملا رعایت کنیم. باید کاملاً در دین وارد شویم و مسلمانی را کاملا اختیار کنیم؛ الله تعالیٰ میفرماید: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَکُمْ وَأَهْلِیکُمْ نَارًا» [التحریم: ۶]؛ هم خود و هم اولاد خود را از جهنم نجات دهید؛ مبادا که فرزندانتان کارهای غیر اسلامی انجام دهند، این زندگی که زیاد برای ما وفا کند، صد سال است، این سرمایهها و… که برای آنها جنگ و دعوا به راه میاندازیم، از بین میروند. چیزی که برای ما میماند، عمل نیک ما است؛ پیامبر صَلَّىٰ اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ میفرمایند: «هنگامی که میت را به قبرستان میبرند سه چیز همراه او است، مال ـ که همان پتویی باشد که در آن پیچیده شده است ـ، اقوام و خویشان و کردار او، مال و خانوادهاش برمیگردند و آنجا آنچه با وی همراهی میکند کردار اوست.»
آیا با خود فکر کردهایم که با چه عملی میرویم؟ باید توجه داشته باشیم که یک حقی الله تعالیٰ بر ما دارد و یک حقی بندگان بر ما دارند؛ همسایه بر ما حق دارد، قوم و خویشاوندان بر ما حق دارند، الله تعالیٰ ممکن است از حق خود بگذرد، اما بنده باید خودش ببخشد.
لذا عزیزان! دنیا میگذرد چه بر ثروتمندی و چه بر گدایی، ولی فکر قیامت و فکر خدا باشیم، خدا اگر بگیرد خیلی سخت میگیرد؛ جوانی شما، پیری شما، ثروتمندی شما به دردتان نمیخورد؛ چیزی که به درد شما میخورد، عمل نیک شماست.
در حدیث میآید که پیامبر صَلَّىٰ اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ از اصحاب سؤال نمودند: «به نظر شما مسکین چه کسی است؟» آنان گفتند: کسی که به در خانهها میرود و یک و دو لقمهای به او میدهند. پیامبر صَلَّىٰ اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ فرمودند: «مسکین امت من این نیست؛ بلکه مسکین کسی است که روز قیامت در حالی میآید که دفتر اعمالنامهاش پر از نماز، روزه، زکات، حج و دیگر عبادات است؛ اما به یکی اذیتی رسانده است، دیگری را فحش داده است و یکی را زده است، پس طلبکاران میآیند و تمام اعمال نیک او را میبرند و او بدون عمل میماند و حتىٰ بار گناهان دیگران را به دوش کشیده و به جهنم انداخته میشود.»
پس ای مسلمان! تو نباید اینجا به این فکر بیفتی که فردا با چه عملی نزد خدا میروی؟ علت تمام اینها از اینجاست که ما قرآن را ترک کردهایم، کاملاً به اسلام وارد نشدهایم؛ آیا مسلمان دروغگو میشود؟ آیا مسلمان قاتل میشود؟ الله تعالیٰ ما را نجات بدهد و بیش از این توفیق عمل عنایت بفرماید.
٭ خطبهی جمعه (۲۲ شهریور ۱۳۹۲)