شیخ الحدیث مولانا سید محمّد یوسف حسین پور، مدیر عین العلوم گشت، در سومین نشست هم اندیشی علمای شهرستانهای سراوان، سیب و سوران و مهرستان (٢٢/ ١١/ ١٤٣٧) که ریاست این نشست را خود بر عهده داشت، سخنان خویش را با تلاوت آیهی مبارکهی ﴿إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمَانَةَ عَلَى السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالْجِبَالِ فَأَبَینَ أَنْ یحْمِلْنَهَا وَأَشْفَقْنَ مِنْهَا وَحَمَلَهَا الْإِنْسَانُ إِنَّهُ كَانَ ظَلُومًا جَهُولًا﴾ [احزاب: ۷۲]، آغاز کرد و با اظهار شادمانی از گزارشهای صاحبان مکاتب و مدارس گفت: در دل بنده خوشوقتی و سروری پدید آمد که واقعاً اهل علم در صدد انجام وظیفه هستند، اما مجموع تعداد علما و طلاب ما در مقابل جمعیت استان یا شهرستانهای ما شاید یک درصد هم نباشد. سیلاب رشد جمعیت، فوق العاده قرار گرفته و مردم از دست من و شما خارج شدهاند. گزارش فعالیتهای عزیزان که به استماع رسید، در مقابل رشد جمعیت ناچیزاند. ما نگاهی به جمعیت استان و شهرستانهای خود بیندازیم و باید فعالیتهایمان را هم نگاه کنیم که چه قدراند. اینجا جای گریه است و باید جواب رب العالمین را بدهیم که او به ما چه دستوری داده و ما در مقابل چه کردهایم؟
ایشان با اشاره به اینکه نباید فعالیتهای دینی در چهاردیواریهای مدارس و مکاتب محدود باشد، گفت: من و شما که چهار طالب بیاید و تنها از ما قال اقول یاد بگیرند، اما علم واقعی که انسان را به خدا برساند، کنار برود، تقوا و پرهیزگاری کنار برود؛ تنها به این خشنود باشیم که درس و تعلیم کردهایم، آیا جوابی پیش خدا داریم که تقدیم کنیم. باید جامعه را بنگریم که به کدام سو میرود و ما و شما در چه محدودیتی قرار گرفتهایم که میخواهیم فعالیت کنیم و کاری هم از دستمان برنمیآید.
ریاست شورای هماندیشی علمای شهرستانهای سراوان، سیب و سوران و مهرستان نسبت به دیندار کردن نسل جدید تأکید کرد و فرمود: به نظر حقیر فعالیتهای ما و شما باید جهت دیندار کردن دانش آموزان و دانشجویانی باشد که در طرف دیگر قرار گرفتهاند و جمعیت از آنِ آنهاست؛ آن جمعیت به کدام سو می رود، توجه ما به همان سو باشد. هدفم این نیست که عملکرد شما ضعیف است، بلکه قابل تحسین و مبارکباد است، اما عملکرد ما و شما در مقابل رشد جمعیت و نوجوانان و جوانانی که از دبستان گرفته تا به دانشگاهها سرازیراند، پوچ است. اگر خدای نخواسته این عملکرد ما در آن حدود تأثیرگذار نباشد و ما در چهاردیواریهای خود منحصر باشیم، بیم آن میرود که مانند مراکز بزرگ اسلامی سمرقند و بخارا، خاورمیانه چگونه در دست کمونیستها قرار نگیرد – نعوذ بالله -. آیا در آن مراکز امام بخاری رشد نکرده بود؟ آیا بایزید در خراسان نبود؟ امام غزالی نبود؟ چه شد که دوباره بی دینی، خرافات، کفر و شرک هنوز اثر خود را در آن مناطق رها نکرده است؟ علتش آن بود که علمای ما در جاهای محدود، منحصر شدند و بیشتر کار نکردند. شما باید کارهای بزرگتری انجام دهید و به فکر نوجوانان باشید. چنان برنامهریزی کنید که بتوانید دانش آموزان و دانشجویان و فرهنگیان را در مسیر درست قرار دهید. منطقه در دست آنهاست، در دست من و شما نیست؛ قدرت ظاهری را همانها به دست میگیرند و ما و شما قدرت باطنی را هم از دست دادهایم.
مدیر عین العلوم گشت با اشاره به آیهی مبارکهی ﴿إِنَّا عَرَضْنَا الأَمَانَةَ…﴾ خاطر نشان کرد: ما این بار امانت را بنا به فضولی و جهولی برعهده گرفتیم و باید به خوبی از عهدهاش بربیاییم وگرنه مؤاخذه خواهیم شد. اگر آنگونه پیش بیاید که پیامبر صلی الله علیه وسلم میفرماید: «عالِم آورده می شود و مورد بازجویی قرار می گیرد که من به تو علم و دانش دادم، با آنها چه کردی؟» اگر هر یکی نعره بزند که من اینقدر طالب داشتم و فلان و فلان کار را انجام دادم، خداوند میگوید: «به جهنمش ببرید.» بزرگترین زنگ خطر برای علما همین یک نکته است. اگر مثل حیوانات و نباتات میبودیم، جای حرفی نبود، ولی ما ظلوم و جهولیم، استعداد عدالت داریم، ولی عدل نمیکنیم، استعداد بار امانت را داریم که این مقتضای شایستگی و لیاقتی بود که الله تعالیٰ در وجود انسان گذاشته است. شاه ولی الله در بحث سر تکلیف از ”حجة الله البالغة“ همین آیه را آورده که انسان باید جوابگو باشد. در بارگاه احکم الحاکمین رودربایستی نیست. بزرگترین مؤاخذه از شخصیات بزرگتر میشود.
وی با اشاره به سختی مؤاخذه در بارگاه الهی خاطرنشان کرد: شما در حدیث شفاعت خواندهاید وقتی که مردم پیش آدم، نوح، موسىٰ و عیسىٰ میروند، آنان لغزشهای خود را به یاد میآورند و عذرخواهی میکنند. حاضر شدن به بارگاه الهی آنقدر سخت است که پیامبران هم به لرزه در میآیند؛ لذا از آنجا از نادانی امثال من سؤال شود، چه جوابی بدهم؟
بنده همان به که ز تقصیر خویش /∗/ عذر به درگاه خدای آورد
ورنه سزاوار خداوندیش /∗/ کس نتواند که به جای آورد
آنگونه که خدا خداست، ما نمی توانیم بندگی کنیم، از ما امکان ندارد؛ البته به مقتضای طبیعتی که الله تعالیٰ استعداد بار امانت را داده است، امکانپذیر هست. مقولهای از شیخ الإسلام مولانا مدنی به یادم آمد – صحت و سقمش به گردن راویان -، کسی از ایشان پرسید: با توجه به این فعالیتهای شما در هند آیا امیدی برای برقراری حکومت اسلامی وجود دارد یا نه؟ گفت: نه. او پرسید: پس چرا این همه زحمت میکشید؟ گفت: «مَعْذِرَةً إِلىٰ رَبِّنَا». ما هم باید به اندازهای فعالیت داشته باشیم که نزد پروردگار عذری پیش کنیم.
شیخ الحدیث مولانا حسین پور افزود: آیات ﴿كُنْتُمْ خَیرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ﴾ [آلعمران: ۱۱۰] و ﴿الَّذِینَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجَاتٍ﴾ [مجادله: ۱۱]، در حق ما و شما آمدند؛ در مقابل، چه کردیم و از خود چه نشان دادیم، باید در این فکر قرار بگیریم. آیا نیمه شب کمبود خود را به بارگاه الهی اظهار داشتیم؟ آیا در میدان تقوا قدم گذاشتیم؟ در میدان خدمت به مردم پا نهادیم؟ اینها چیزهایی هستند که از ما سؤال خواهند شد. لذا شما که در ایام جوانی قرار گرفتهاید، سعی کنید مانند ما پیران از بین نروید؛ ما نکردیم شما حذر کنید. خدا کند جوابی داشته باشید که آنچه در توان ما بود، انجام دادیم.
ریاست شورای علمای سراوانِ بزرگ در سخنان پایانی خود گفت: فکری برای دانش آموزان و دانشجویان بکنید و تعلیم آنان را در اوقات فراغتشان بر عهده بگیرید؛ تنها فعالیت شما محدود به چهاردیواری مدارس و مکاتب نباشد؛ بیرون به میدان درآیید؛ هنوز مسلمانان سخنان شما را میپذیرند و از شما حمایت میکنند. اگر به فکرشان نباشیم و آنان بی دین در بیایند، دیگر به شما توجهی نخواهند کرد. شما باید نیروهای خود را در مسیر درست اسلامی صرف کنید.