شیخ الحدیث مولانا سید محمد یوسف حسین پور در خطبههای امروز نماز جمعه شهر گُشت (۹ ربیع الأوّل ۱٤۳۸ = ۱۹/ ۹/ ۹٥)، وظیفه انبیا علیهم الصلاة والسلام را نشان دادن راه زندگی دانست و پیاده کردن زندگی پیامبر اسلام صلى الله علیه وسلم را در زندگی خود نشان علاقمندی به آنحضرت صلى الله علیه وسلم عنوان کرد و در پایان، با بیان اینکه دچار خشکسالی گشتهایم و برخی نسبت به باران دعا میکنند و اثری تاکنون مشاهده نشده، از شرایط قبولی دعا را صدق مقال/ راستگویی و روزی حلال دانست و گفت: روزهای جمعه فرصت خوبی برای دعای طلب باران است.
گزیده مهم سخنان ایشان بدین شرح است:
عموماً مردم وقتی که به شخصیتی اظهار علاقه کرده و با او ارتباط برقرار میکنند، سعیشان این است که او را کاملاً بشناسند و از اخلاق و رفتارش آگهی پیدا کرده و آن را در وجود خود پیاده کنند. ما و شما که پیرو اسلام هستیم، باید معنای آن را بدانیم، اوّل باید خود را بشناسیم و بعد دین را بشناسیم که چیست و چرا باید آن را بپذیریم و خود را مطابق آن در بیاوریم. انسان هوشیار به طرف این چیزها توجه میکند؛ اگر توجه نکند، از انسانیت خارج میگردد چرا که حیوانات هستند که هدف آفرینش خود را نمیدانند، اما انسان نباید چنین باشد، باید در پی هدف خلقتش قرار گیرد و اگر آن را نمیداند از دیگران بپرسد.
قرآن کریم هدف و خلقت انسان را از اوّل تا آخر بیان داشته که ابتدا چیزی نبود، لطف الله تعالىٰ شامل حالش شد و او را به وجود آورد و با نعمت عقل از دیگر مخلوقات برتری داد. اما برای اینکه این عمر کوتاهش را چگونه بگذراند، الله تعالىٰ او را سردرگم قرار نداد، بلکه بعضی افراد را از میان خود انسانها برگزیده و درک و فهمشان را بالاتر کرد و رابط میان خود و انسانها قرار داد تا راه درست را که عبادت و بندگی است، به آنان نشان دهند. پیامبران در میان ما و شما آمدند و هدفشان جز اینکه راه زندگی را به ما نشان دهند، چیز دیگری نبود تا در این راه آنچه را که به نفع ماست، برداریم و آنچه که به ضرر ماست، آن را کنار بگذاریم.
اما برخی انسانها به جای اینکه سخنان پیامبران را قبول کنند، برعکس عمل کردهاند که این کار خوبی نیست. انسان مثل کودکی است که نفع و ضرر خود را نمیداند مثلاً میپندارد که بهترین فایدهی من شیرینی خوردن است که متأسفانه بر اثر آن مبتلا به اسهال میشود و وقتی که نزد طبیب و پزشک برده شود، مجبور به تجویز دوای تلخ میشود که کودک، آن را گوارا نمیکند در حالی که این دوا به نفع اوست و شیرینی به ضررش. انسانها هم نفع و ضرر خود را نمیدانند و دنیا آنها را به طرف خود میکشد. لذا الله تعالىٰ طرز زندگی را به ما نشان میدهد که زندگی فقط همین ٤ روز دنیا نیست. بلکه شما را که اینجا در زمین کاشت، در آخرت به صورتی دیگر درمیآورد که آنجا دیگر مرگی نیست، پیری نمیآید، بیماری عارض نمیشود. لذا از مرگ چارهای نیست، اما این را زمانی خوب میفهمیم که با تعلیمات پیامبر صلى الله علیه وسلم آشنا باشیم و تعلیمات ایشان در قرآن آمدهاند که باید قرآن را درست یاد بگیریم.
ما و شما الآن در ماه مبارک ربیع الأول قرار داریم؛ ماه میلاد پیامبر صلى الله علیه وسلم، چون الله تعالىٰ خواست او را نماینده خود کند، تربیتش را از روز نخست بر خلاف کودکان دیگر کرد. مثلاً مادرش به هنگام بارداری کوچکترین ناراحتی ندید. هنگامی که پیامبر ششماهه در شکم مادر بود، خواستِ الله تعالىٰ بود که پدرش از دست برود و این گوهر گرانبها یتیم بماند. یتیمی بود که الله تعالىٰ الو را بدین کمالات رساند؛ چنانکه سعدی میگوید:
یتیمی که ناکرده قرآن درست /∗/ کتبخانهی چند ملت بشست
برخی روز میلاد ایشان را جشن میگیرند که این ارزش زیادی ندارد، باید بنگریم که آیا ما با پیامبر صلى الله علیه وسلم محبت داریم یا نه؟ این مهم است. باز اینکه خود را مثل ایشان در بیاوریم، چنانکه قرآن میفرماید: ﴿لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِی رَسُولِ اللهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ﴾؛ بهترین راه همان است که پیامبر صلى الله علیه وسلم رفته است. باید شکل و صورت و عملکرد خود را مثل پیامبر صلى الله علیه وسلم بکنیم که این نشان علاقمندی است.