حكمتهای اصلی و حقیقی احكام إلٰهی را خود احكم الحاكمین میداند و بس؛ ولی از تفكر و اندیشه در احكام شرعی، معلوم میشود كه شرع مقدس اسلام در صدور احكام، احساسات و حالات درونی انسان را كاملاً ملاحظه و رعایت فرموده است تا انسان در انجام دادن آنها زیاد دچار زحمت و مشكل نشود. خود قرآن كریم فرموده است: ﴿لَا يُكَلِّفُ اللهُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا﴾ [بقره: ٢٨٦]؛ «خداوند به هیچ كس دستوری نمیدهد كه از توان و قدرت او بالاتر باشد.» مقتضای همین حكمت و رحمت خداوند در حرام گردانیدن شراب بیش از حد معمول تدریج به كار برده شد.
خلاصهٔ تاریخ قرآن نسبت به حرام و ممنوع قرار دادن تدریجی شراب این است كه در قرآن مجید دربارهٔ شراب، چهار آیه نازل شده است؛ از آن جمله یكی آیهٔ ﴿یَسْئَلُونَكَ عَنِ الخَمْرِ وَالمَیْسِرِ قُلْ فِیهِمَآ إِثْمٌ کَبِیرٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَإِثْمُهُمَآ أَکْبَرُ مِنْ نَّفْعِهِمَا﴾ [بقره: ٢١٩] است كه در آن فقط مفاسد و گناههایی را كه در اثر شراب نوشی پدید میآیند، ذكر فرموده، ولی آن را حرام نکرده است؛ بلكه مشورت داده كه قابل ترك است؛ ولی باز هم حكم صریحی بر ترك صادر نفرمود.
دوم: ﴿لَا تَقْرَبُوا الصَّلَاةَ وَأَنْتُمْ سُكَارَىٰ﴾ [نساء: ٤٣]، در این آیه فقط در اوقات نماز، شراب حرام قرار داده شده است و در بقیهٔ اوقات به نوشیدن آن اجازه بود.
سوم و چهارم: ﴿یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنَّمَا الْخَمْرُ وَالْمَیْسِرُ وَالْأَنْصَابُ وَالْأَزْلَامُ رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّیْطَانِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ ❊ إِنَّمَا یُرِیدُ الشَّیْطَانُ أَنْ یُوقِعَ بَیْنَکُمُ الْعَدَاوَهَ وَالْبَغْضَاءَ فِی الْخَمْرِ وَالْمَیْسِرِ وَیَصُدَّکُمْ عَنْ ذِکْرِ اللهِ وَعَنِ الصَّلَاهِ فَهَلْ أَنْتُمْ مُنْتَهُونَ﴾ [مائده: ٩٠،٩١]، در این آیات، شراب قطعاً و به صراحت حرام قرار داده شد.
شریعت اسلام به این دلیل شراب را به تدریج حرام قرار داد كه ترك عادت همیشگی به ویژه اعتیاد به مواد نشهآور بر سرشت و طبع انسان بیش از اندازه مشكل و سنگین است. علما فرمودهاند: «فِطَامُ الْعَادَة أَشَدُّ مِنْ فِطَامِ الرَّضَاعَةِ»؛ یعنی: ترك عادت مستمر، از باز گرفتن طفل از شیر مادر سنگینتر است. بنابراین اسلام بر اساس اصول حكیمانه اوّلاً خرابی، زیانها و مفاسد آن را بیان كرد، سپس در اوقات نماز آن را ممنوع قرار داد و بعد از مدتی آن را حرام قطعی اعلام نمود.
آری! همانگونه كه در ابتدا و آغاز دربارهٔ حرام گردانیدن شراب مرور زمان و تدریج، مقتضای حكمت بود، بعد از حرام گردانیدن شراب اجرای قانون ممنوع بودن آن با قاطعیت كامل هم مقتضای حكمت بود. بنابراین رسول خدا – صلى الله عليه وسلم – دربارهٔ شراب اوّلاً تهدیدها و وعیدهای شدید عذاب را گوشزد فرمود كه شرابنوشی «أُمُّ الخَبَائِثِ» و «أُمُّ الفَوَاحِشِ»؛ یعنی «سرچشمهٔ تمام پلیدیها و فاحشهها» است كه مردم با نوشیدن شراب مرتكب گناهان بزرگ میگردند.
در حدیث آمده است: «شراب و ایمان با هم یكجا جمع نمیشوند.» این روایت در سنن نسائي آمده است و در جامع ترمذي به روایت حضرت انس – رضی الله عنه – نقل شده است كه پیامبر – صلى الله عليه وسلم – در رابطه با شراب ده شخص را ملعون قرار داده است: ١. مُعصِر (کسی که آبمیوه را به منظور ساخت شراب میگیرد)، ٢. سازنده، ٣. نوشنده، ٤. نوشاننده، ٥. حمل كننده، ٦. كسی كه به سوی او حمل شود، ٧. فروشنده، ٨. خریدار، ٩. هدیه كننده، ١٠. استفاده كننده از درآمد آن.
پیامبر – صلى الله عليه وسلم – بر تعلیم و تبلیغ شفاهی آن اكتفا نكرد، بلكه به صورت عمل و قانون اعلام فرمود كه نزد هر كس هر نوع مشروبی باشد، آن را در فلان جا جمع كند.
شور و شوق بینظیر صحابه در اجرای حكم
یاران باوفا و فرمانبردار، با دریافت نخستین فرمان، كلیه شرابهایی را كه در خانهها برای نوشیدن گذاشته بودند، ریختند. حضرت عبدالله بن عمر – رضی الله عنهما – میفرماید: وقتی منادی رسول خدا – صلى الله عليه وسلم – در كوچههای مدینه اعلام كرد شراب حرام شد؛ هر كس كه لیوان شرابی در دست داشت، آن را در همانجا بر زمین فرو كوفت و هر كس سبو یا خُمی داشت، آن را از خانه بیرون آورده و شكست. حضرت انس – رضی الله عنه – در این موقع در مجلسی مشغول نوشانیدن شراب بود و در آن مجلس اصحاب جلیل القدر مانند ابوطلحه و ابوعبیده بن الجراح و أبیّ بن كعب – رضی الله عنهم – حضور داشتند؛ با شنیدن صدای منادی، همه گفتند كه تمام این شرابها را بریز و جام و سبوهای شراب را بشكن.
در بعضی روایات آمده كه هر كس كه در این هنگام لیوان شرابی در دست داشت و میخواست به دهان ببرد، آن را به زمین زد و در آن روز شراب در كوچه و خیابانهای مدینه مانند سیلاب جاری بود، به گونهای كه رنگ شراب در خاكها میدرخشید.
زمانی كه این فرمان صادر شد كه نزد هر كس هر نوع شرابی باشد، باید آن را در فلان جا جمع كند، فقط ده ذخیره شراب مانده بود كه به شكل مال التجارة در بازار موجود بودند كه آنها را صحابه و یاران فرمانبردار، بیدرنگ در مكان مشخص شده جمعآوری كردند. آن حضرت – صلى الله عليه وسلم – شخصاً تشریف آورده و به دست مباركش بسیاری از مَشكهای شراب را پاره نمود و بقیه را به صحابه سپرد تا آنها را پاره كنند، یكی از اصحاب كه تاجر شراب بود و از كشور شام شراب وارد میكرد، اتفاقاً در این روزها تمام سرمایهٔ خود را جمع نموده و برای وارد كردن شراب به شام رفته بود. هنگامی كه اموال التجارة را آماده كرده و میخواست عازم مدینه شود، به مدینه وارد نشده بود كه از اعلام حرام شدن شراب آگاه و باخبر شد؛ آن صحابی جاننثار تمام حاصل سرمایه و زحمت خویش را كه در انتظار سود بزرگی بود، با شنیدن اعلام حرام شدن شراب بر روی كوهی گذاشت و شخصاً در محضر رسول خدا – صلى الله عليه وسلم – حاضر شد و عرض كرد: اینک دربارهٔ این اموال من چه فرمان و دستوری صادر شده است؟ آنحضرت – صلى الله عليه وسلم – موافق دستور خدا فرمود كلیهٔ مَشكها را پاره كرده و شرابها را بریزند. آن صحابی كه دوست مطیع و فرمانبردار خدا و رسول بود، بدون توقف و بدون كوچكترین چون و چرائی، تمام سرمایهٔ خود را با دست خویش بر زمین ریخت.
این هم یك نوع معجزه از اسلام و اطاعت بی نظیر و شگفت انگیزی است كه در این واقعه از اصحاب باوفا ظاهر شد؛ زیرا رها كردن چیزی كه مردم به آن عادت كرده باشند، بسیار سنگین و دشوار میباشد و آنان هم چنان عادت كرده بودند كه یك لحظه صبر كردن هم برای آنها دشوار میگشت؛ اما فرمان و دستور خدا و رسول، چنان انقلاب عظیمی به وجود آورد كه از شراب و قمار همان قدر متنفر و بیزار شدند كه قبلاً به آنها اعتیاد پیدا كرده بودند.
تفاوت بزرگ سیاست اسلام با سایر سیاستهای جهان
نمونهای از عمل مسلمانان كه هنگام حرام شدن شراب در آیات مذکور و وقایع گذشته ملاحظه فرمودید، میتوانید آن را معجزهٔ اسلام یا اثر تربیت بینظیر پیامبرانه و یا نتیجهٔ لازم سیاست اسلام بنامند؛ مثلاً عادت به شرابنوشی و مستی كه ترك نمودن آن چقدر دشوار است، برای هر كس روشن و ظاهر است؛ زیرا شرابنوشی در عرب به قدری رواج داشت كه نمیتوانستند بدون آن لحظهای صبر كنند. پس چه نیرویی بود كه با شنیدن یك اعلام، سرشت و طبایع آنها را كلاً دگرگون ساخت و در نهاد و اخلاق آنها انقلابی را به وجود آورد و چیزی كه تا چند لحظه قبل، بیش از اندازه دلپذیر و پسندیده بود و سرمایهٔ عمر به شمار میرفت، پس از چند لحظه بیش از حد مورد نفرت واقع شده و نجس قرار میگیرد!
در مقابل، نمونهای از سیاست پیشرفتهٔ امروز را در نظر بگیرید كه چند سال قبل كارشناسان بهداشت و مصلحان جامعهٔ آمریكا زمانی كه مفاسد هلاكتبار مشروبات الكلی را بیش از اندازه احساس كردند و خواستند آن را بر اساس قانون ممنوع قرار دهند، تمام امكانات جدید و رسانههای گروهی پیشرفته را كه بزرگترین پیشرفت آن سیاست مترقی به شمار میرود، برای هموار كردن زمینه و آماده كردن اذهان مردم بر خلاف شرابنوشی به كار گرفتند و صدها روزنامه و جراید، مشتمل بر مفاسد مشروبات الكلی به تعداد صدهاهزار نسخه انتشار دادند و نیز در قوانین امریكا موادی برای ممنوعیت شراب به تصویب رسانیده و به موقع اجرا گذاشته شد، اما از این همه تبلیغات آنچه مردم به چشم خود در آمریكا مشاهده كردند و از گزارشهای سیاستمداران آنجا به جهان مخابره و عرضه گردید، این بود كه قشر روشنفكر و تحصیلكرده و مترقی به هنگام ممنوعیت قانون مشروبات الكلی نسبت به قبل بیشتر به خوردن آن پرداختند، تا اینكه دولت درمانده شد و قانون خود را منسوخ كرد.
تفاوت بزرگ و عمدهٔ احوال و معاملات مسلمانان عرب آن عصر با آمریكاییهای معاصر، حقیقت و واقعیتی است كه برای هیچكس مجال انكار آن نمانده است. آنچه در اینجا قابل تأمل و اندیشیدن است، این است كه باید دریافت علت اصلی و راز و سرّ این تفاوت بزرگ چه چیزی بود؟
اگر قدری به فكر فرو بروند و بیندیشند، معلوم خواهد شد كه شریعت اسلام هیچگاه قانون را تنها برای اصلاح قوم و ملت كافی ندانسته است، بلكه پیش از اجرای قانون به تربیت فکر واندیشهٔ ذهنی آنان پرداخت و به وسیلهٔ نسخههای كیمایی عبادت و زهد و ایجاد فكر آخرت در اذهان و سرشتهای آنان انقلاب عظیمی پدید آورد و افرادی را برای فداكاری مال و جان و آبرو بر پیام رسول خدا – صلى الله عليه وسلم – تربیت و آماده كرد. كار خودسازی به وسیلهٔ ریاضتها در زندگی مكّی انجام گرفت. وقتی گروه جانبازان و جانبركفان تشكیل گردید، قانون به اجرا گذاشته شد. آمریكا هم در آماده ساختن اذهان و اندیشهها از وسایل و رسانههای گروهی وسیعی كه داشت، بهره برداری نمود و از هیچ چیز دریغ نكرد؛ اما با این همه تبلیغات چون اندیشه و فكر آخرت را نداشت، پیروز نگردید و آنچه مسلمانان را در این امر پیروز گردانید، جاگیری فكر و اندیشهٔ آخرت در رگ و پوست آنها بود.
ای كاش امروز هم اندیشمندان ما این نسخهٔ كیمیاگونه را به كار میبردند و میدیدند كه امنیت و آسایش و سكون در دنیا چگونه حاكم میشد!
معارف القرآن/ ترجمه مولانا حسین پور