بهترين امت و وظايف آن

الله تعالى پس از اینکه سلسله‌ی انبیا از آدم گرفته تا حضرت مسیح ـ علیهم الصلاة والسلام ـ را پشت سر هم نوبت به نوبت برای رهنمایی و هدایت بشر مبعوث فرمود و هر پیامبری به نوبت خود در زمان خویش آنچه را که از راهنمایی و هدایت، نیاز بشر و انسانیت بود، هیچ یکی هیچ‌گونه کوتاهی‌ای نداشت؛ بلکه همگی به نحو احسن و به صورت کامل هدایات و راهنمایی‌ها را عرضه داشته و برای مردم بیان نمودند. اما بعثت انبیای گذشته فراگیر نبوده، یا به اعتبار ملیت و قومیت بوده است یا به اعتبار منطقه و یا به اعتبار زمان، بعضی از پیامبران مختص به یک قومی بودند و بعضی مختص به منطقه‌ای و بعضی مختص به زمانی بودند؛ بعثت هیچ یکی از انبیای گذشته فراگیر نبود، اگر بگوییم که نبوت حضرت آدم ـ علیه السّلام ـ برای همه‌ی آدمی‌زاد بوده از یک جهت درست است، ولی از جهت دیگر اولاد آدم، افراد یک خانواده بودند، باز هم نبوت ایشان مختص به خانواده‌ی خودش بود و خانواده دیگری وجود نداشت. بعد از طوفان نوح، حضرت نوح ـ علیه السّلام ـ برای جامعه‌ی بشریت مبعوث گشت، اما آن عزیزانی که به همراهی ایشان در کشتی قرار گرفته بودند، معدود و محدود بودند، باز هم نبوت ایشان معدود و محدود بود؛ حضرت ابراهیم و حضرت موسی ـ علیهما السّلام ـ تا حدی پیامبریشان فراگیر بود، اما محدود به منطقه.

 وقتی که الله تعالى خواست نبوت فراگیر و جهانی باشد که به همه‌ی مردم، مناطق و زمان‌ها تعلق داشته باشد، نبی آخرالزمان را برای این هدف و مقصد مبعوث فرمود. اما از آن جایی که انبیای مبعوث شده‌ی خداوند، خلیفة الله فی الأرض بودند، از بنی نوع انسانی قرار گرفتند و سنّت الهی درباره‌ی انسان‌ها این است که: «کلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ المَوْتِ». هر نبی‌ای تا مدتی در میان قومش زنده و سالم بوده، بعد از این‌که نوبت نبوت و وظیفه‌ی پیامبری‌اش را انجام داده به مرکز فراخوانده شده است. نبی آخرالزمان جناب محمّد ـ صلى الله علیه وسلم ـ بعد از بیست و سه سال که از نبوتش گذشت، داعی الهی ایشان را به سوی مرکز فرا خواند و ایشان هم دعوت الهی را لبیک گفته و تشریف بردند.

 از آنجایی که الله تعالى ایشان را خاتم النبیین قرار داد که بعد از ایشان پیامبر دیگری نیاید و نبوت بر ایشان پایان یافت و از طرفی دیگر داعی اجل هم فرا رسید و باید از این جهان تشریف می‌برد؛ چنان‌که الله تعالى می‌فرماید: «مَا کانَ محمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ مِن رِجَالِکم وَلکن رسُولَ اللهِ وَخَاتَمَ النَّبِیین»؛ پس از یک طرف دروازه‌ی نبوت مسدود گردید که بعد از نبی آخرالزمان تا قیامت پیامبر دیگری نیاید و نخواهد آمد و از طرفی دیگر نبوت ایشان فراگیر و جهانی بود که باید به همه‌ی دنیا، اقوام، مناطق و زمان‌ها برسد، خداوند متعال بعثت آن‌حضرت ـ صلى الله علیه وسلم ـ را دو قِسم قرار داد: یکی بعثت مستقیم، یکی بعثت بالواسطة؛ بعثت مستقیم ایشان ظرف بیست و سه سال در برابر اصحاب قرار گرفت و با لبیک گفتن ایشان به داعی اجل تمام شد، ولی بعثت بالواسطه‌ی ایشان تا قیامت برقرار است، از این جهت نیازی نیست که پیامبر دیگری بیاید؛ بلکه الله تعالى امت ایشان را جانشین وی قرار داد و همان وظیفه‌ی پیامبرانه‌ای که بر عهده‌ی جناب نبی اکرم ـ علیه الصّلاة والسّلام ـ بود، بر عهده‌ی امت او گذاشته شد که هر یکی به اندازه‌ی استعداد و شایستگی و لیاقتش این کار را انجام دهد.

 الله تعالى در این باره به من و شما همگی خطاب کرده، می‌فرماید: «کنْتُمْ خَیرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ»؛ شما بهترین امت‌ها قرار گرفته و برای مردم در آورده شده‌اید.

 مأموریت امت‌های انبیای گذشته فقط این بود که به پیامبر خود ایمان بیاورند و مطابق به هدایت آن پیامبر عمل کنند، اما خود وظیفه‌ای نداشتند که مبلّغ قرار گیرند و احکام الهی را به دیگران برسانند. اگر چه برخی از افراد آن امت‌ها به اعتبار دریافت فضیلت این وظیفه‌ی تبلیغ را هم انجام می‌دادند، اما فریضه و الزامی بر آنان نبود؛ ولی بر من و شما فریضه‌ای مقرر شده و خداوند متعال مستقیماً به ما خطاب کرده، می‌فرماید: خداوند متعال شما را که امت نبی آخرالزمان و بهترین امت قرار داد، وظیفه‌یتان این است که همان وظایف پیامبرانه‌ی نبی اکرم ـ صلى الله علیه وسلم ـ را ادامه بدهید؛ «تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَونَ عَنِ المُنْکرِ».

 این خطاب الهی که در قرآن مجید آمده است، اختصاص و ویژگی‌ای به ملت و قومی ندارد، بلکه همه‌ی امت محمدی ـ علیٰ صاحبها الصّلاة والسّلام ـ مخاطب این خطاب الهی قرار گرفته‌اند، اما به صورت ویژه علمای کرام که وارثان انبیا بودند، موظف قرار گرفتند. پس علما در درجه‌ی اول و دیگران در درجه‌ی دوم، همه مأموریت داریم که برای هدایت و ارشاد مردم و رهنمایی بشر قدم برداشته و اقدام نماییم تا امت محمدی ـ علی صاحبها الصّلاة والسّلام ـ از گمراهی نجات پیدا کرده و بر راه هدایت قرار گیرد؛ امر به معروف کنیم؛ یعنی کارهای خوب و نیک را به مردم نشان داده و به گونه‌ای با مردم برخورد داشته باشیم تا آنان علاقمند شده و هم خود به کارهای نیک عامل شده و هم دیگران را عامل بگردانند و هم‌چنین خود را از منکر و بدی‌ها کنار کشیده و دیگران را نیز دور نگه دارند.

 هر وقت شخصی وظیفه‌ای را به دوش می‌گیرد، باید در انجام آن امور آگهی کامل داشته باشد تا بتواند امور مربوط به آن را درست انجام دهد؛ گویا الله تعالى در این آیه‌ی مبارکه به همه‌ی من و شما دعوت می‌دهد که بیایید و اعمالی را که بر ذمه‌ی شما هستند، درست انجام دهید؛ لهذا دریافت علم تا آن اندازه‌ای که ما بتوانیم امر بالمعروف و نهی عن المنکر داشته باشیم، لازم است.

 پس علمای محترم، سعی و کوشش نمایند که به نحو احسن از عهده‌ی انجام وظیفه‌ی خویش بربیایند و دیگران را هم وادار کنند تا آن مقداری که لازمه‌ی ایمان است، علوم را دریابند و برای دعوت الی الله قدم بردارند. خداوند متعال همه‌ی ما و شما را موفق گردانیده و توفیق کامل عطا فرماید تا بتوانیم معروف را بشناسیم و خود در آن پیش برویم و بتوانیم دیگران را هم به انجام آنها وادار نمایی و از منکرات پرهیز کنیم و دیگران را هم نجات دهیم.

  سخنراني ايراد شده در بندر كرگان، شامگاه يكشنبه ۴/ ۱۲/ ۱۳۹۲

همچنین ببینید

در جمع طلاب و علمای خواف: شهیدی با گریه بر نمی‌گردد، بکوشید تا شهیدی‌ها پدید آید

شیخ الحدیث مولانا سید محمد یوسف حسین‌پور، مدیر عین العلوم گُشت و دبیر کل شورای …