مفهوم ربانی
ربانی نسبت به ربّ است؛ حافظ مینویسد: ربانی کسی است که اوامر رب را در علم و عمل در نظر داشته باشد. بعضی گفتهاند: ربانی مأخوذ از تربیت است و کسی است که شاگردان خود را از نظر علمی و روحانی تربیت کند. ابن اعرابی گفته است: زمانی به عالم، ربانی گفته میشود که معلم و عامل باشد. در کتاب الفقیه والمتفقه از خطیب آمده است: هرگاه کسی عالم، عامل و معلم باشد، به او ربانی میگویند و اگر یکی از این سه خصلت را نداشته باشد به او ربانی گفته نمیشود. (لامع الدرای: ۱/ ۴۷)
حکما، فقها و علما
حضرت عبدالله بن عباس – رضی الله عنه- ﴿رَبَّانِیِّین﴾ را به حکیم، فقیه و عالم تفسیر کرده است. حافظ عینی میگوید: حکمت عبارت است از صحت قول و فعل و عقد. بعضی گفتهاند که فهم دین، حکمت است. بعضی گفتهاند: «الحکمه معرفه الأشیاء علىٰ ما هی علیه»؛ یعنی معرفت کامل حقایق اشیاء. بنابراین میگویند: حکیم کسی است که حکمتهای احکام شرع بر او منکشف گردند؛ یعنی در ضمن اینکه از قانون شریعت آگاه است، با علتها و حِکمتها قوانین نیز آشنا باشد.
فقه عبارت است از علم احکام شرع با ادلهی تفصیلی؛ یعنی در ضمن آگاهی از مسائل، وجوه و دلایل آنها را نیز بداند.
مراد از علم تفسیر؛ حدیث و فقه است و در بعضی نسخهها[ی صحیح بخاری به جای حکما]، حلما؛ جمع حلیم از حلم آمده است که عبارت است از بردباری و وقار و صبر به هنگام خشم و غضب و کیفیت اطمینان.
به ظاهر از میان این سه قسم، درجهی حکمای اسلام بالاتر است؛ بنابراین کسی سزاوار لقب ”حکیم الإسلام“ است که در هر زمان عالم و محقق بینظیر و معتبری باشد. امروزه در به کارگیری القاب علمی و شرعی بسیار بیاحتیاطی میشود! رَبُّنَا یُوَفِّقُنَا لِمَا یُحِبُّ وَیَرْضىٰ – آمین -.
انوار ۵/ ترجمه مولانا حسینپور