شیخ الحدیث و نمونه‌ای از همت سلف

به ساعتم نگاه مى‌کنم، یازده و ده دقیقه‌ی شب است و شیخ الحدیث (مولانا حسین‌پور) تازه به خانه وارد می‌شود. علاوه از دو ساعت تدریس در روز، هر شب بعد از نماز عشاء نیز دو ساعت به تدریس صحیح بخارى مى‌پردازد و شبِ خود را با احادیث گهربار رسول اکرم – صلى الله علیه وسلم- عطرآگین مى‌کند. کارى که حتىٰ از ما جوان‌ها هم برنمى‌آید و اگر کارى خارج از وقت ادارى – ولو نیم ساعت- سپردمان شود، حاضر نیستیم بدون دریافت حقوق اضافه‌کارى آن را انجام دهیم!

مولانا حسین‌پور علاوه بر دو سال متوالى که صحیح بخارى را نزد مولانا عبدالخالق ملتانى و مولانا محمد یوسف بنورى – شاگردان علامه کشمیرى رحمهم الله- خوانده است، این سى و نهمین بار – و با احتساب یک سال تدریس در مدرسه البنات، چهلمین بار- است که صحیح بخارى را به تنهایى تدریس مى‌کند؛ گرچه ۶۰ سال است که عمر مبارک خود را صرف تدریس ترجمه و تفسیر قرآن کریم، دیگر کتب حدیث و فقه و… کرده است.

با وجود این کوله‌بار بزرگ تجربه، باز هم گوارا نمى‌کند که بدون مطالعه در کلاس درس حاضر شود. عشق به رسول اکرم – صلى الله علیه وسلم- و احادیث گران‌قدر بخارى تمام خستگى‌ها را از او مى‌زداید و خود با تدریس و تفهیم بى‌نظیرش نمى‌گذارد که طلاب احساس خستگى کنند؛ اصلاً خستگى در کلاس درس ایشان معنا ندارد، هر چند پاسى از شب بگذرد. واقعات زمان رسول اکرم – صلى الله علیه وسلم- را چنان زیبا به تصویر مى‌کشد که هر یک از شنوندگان احساس مى‌کنند که در کنار پیامبر مکرم – صلى الله علیه وسلم- و صحابه‌ى کرام – رضوان الله علیهم- حضور دارند و از این دنیاى مادى رخت بربسته و در عالَمى دیگر سیر مى‌کنند.

درسش واقعاً قابل رشک است؛ همت بلندش، واقعاً ستودنى و قابل الگوبردارى است؛ شبى به همراه استاد مولوى عبدالحکیم سیدزاده از پله‌هاى مجلس علمى پایین مى‌آمدیم، حضرت را دیدیم که بر مسند تدریس نشسته است، استاد مى‌گوید: ما شاء الله! همت حضرت بسى بلند است. مى‌گویم: همتى والاتر از این دیده‌ام، دلش مى‌خواهد ادامه‌ى شرح بخارى را از انوارالبارى تکمیل کند و حتىٰ چند صفحه‌اى را از کتاب الزکاه شروع نمود، متأسفانه به علت مشغولیت‌هاى فراوان؛ دیدارهای مردمی، شرکت در جلسات مختلف، حل و فصل اختلافات و مناقشات خانوادگى و قومى، دید و بازدیدها و… مى‌گوید: وقت مطالعه‌ام کم است و بدون مطالعه‌ی عمیق نمى‌توانم به خوبى از عهده‌ى آن بر آیم.

گاهى در دل مى‌گویم کاش شخصى یا اشخاصى پیدا مى‌شد که بخشى از این مشغولیت‌هاى حضرت را به دوش مى‌کشید و به او مى‌گفت: شما راحت به مطالعه و امور علمى خود بپردازید و ما شمه‌اى از این بار سنگین را به جاى شما بر خواهیم داشت. اما دیگران کجا و این همت بلند از کجا؟!

آرى! این بزرگمرد روزگار با این همت بلند بدینجا رسیده است که همگان دوستدارش هستند و مى‌خواهند او زینت‌بخش مجالس‌شان باشد؛ مَا شَاءَ اللهُ لَا قُوَّهَ إِلَّا بِاللهِ.

زبیر حسین‌پور