﴿وَإِذَا حُيِّيتُمْ بِتَحِيَّةٍ فَحَيُّوا بِأَحْسَنَ مِنْهَا أَوْ رُدُّوهَا إِنَّ اللهَ كَانَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ حَسِيبًا ٭ اللهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ
لَيَجْمَعَنَّكُمْ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ لَا رَيْبَ فِيهِ وَمَنْ أَصْدَقُ مِنَ اللهِ حَدِيثًا﴾ [سوره نساء، آيات ۸۶، ۸۷]
وقتي كه يكي براي شما دعا كند، پس شما هم براي او دعا كنيد بهتر از آن يا همان را برگردانيد،
همانا الله بر هر چيز محاسب است ٭ به غير از الله براي كسي بندگي نيست، هر آيينه شما را جمع ميكند
در روز قيامت و در آن شكي نيست و كيست راستگوتر از خدا از روي سخن.
خلاصهي تفسير
و هرگاه به شما (به طور مشروع) سلام كنند، پس شما از آن (سلام) با الفاظ بهتر سلام كنيد (يعني جواب بدهيد) يا (در جواب) همانگونه الفاظي بگوييد (به شما هر دو اختيار داده ميشود)، بدون شك الله تعالى بر هر چيز (يعني بر هر عمل) حساب ميگيرد (قانون او چنين است و اگر همچنين عفو بفرمايد، امري است ديگر). الله ذاتي است كه به غير از او كسي لايق معبود بودن نيست، او حتماً همهي شما را روز قيامت جمع ميكند، در اين شكي نيست و سخن چه كسي بيشتر از خدا راست ميباشد؟! (وقتي او خبر ميدهد، پس كاملاً درست است).
سلام و اسلام
﴿وَإِذَا حُيِّيتُمْ بِتَحِيَّةٍ فَحَيُّوا بِأَحْسَنَ مِنْهَا﴾؛ در اين آيه، الله تعالى آداب سلام و جواب آن را نشان داد.
تشريح لفظ تحيّة و فرازهاي آن
معني لفظ ”تحيّة“ اين است كه به كسي بگويند: ”حَيَّاكَ اللهُ“؛ يعني الله تو را زنده نگه دارد. پيش از اسلام عادت عرب چنان بود كه وقتي يكديگر را ملاقات ميكردند، به همديگر با الفاظ ”حيّاكَ الله“ يا ”أَنْعَمَ اللهُ بِكَ عَيْناً“ يا ”أَنْعِمْ صَبَاحاً“ و… سلام ميدادند. اسلام اين طرز تحيه را تغيير داده، طريقهي گفتن ”السّلام عليكم“ را جاري كرد كه معنايش چنين است: شما از هر نوع رنج و تكليف و مصيبت سالم باشيد.
ابن العربي در احكام القرآن گفته است: لفظ ”سلام“ از اسماي حُسنى است و”السّلام عليكم“ به معني ”اللهُ رَقِيبٌ عَلَيْكُمْ“ است؛ يعني الله تعالى محافظ شما باد.
سلام اسلامي از سلامهاي ملتهاي ديگر بهتر است
در همهي كشورهاي جهان رايج است كه وقتي مردم با يكديگر ملاقات كنند، واژهاي براي موافقت و اظهار محبت في ما بين اظهار ميدارند؛ اما اگر مقايسه شود، معلوم ميگردد كه آن قدر كه سلام اسلامي جامع است، هيچ احوال پرسي ديگري چنان امتيازي را ندارد؛ زيرا تنها در اين الفاظ اظهار محبت نيست، بلكه اداي حق محبت نيز وجود دارد كه از خداوند ميخواهند تا مخاطب را از تمام آفات و آلام سالم نگه دارد. باز هم دعا به طرز عرب تنها به زنده ماندن نيست، بلكه دعا حيات طيبه است؛ يعني دعاي حفاظت از تمام آفات و آلام و در ضمن، اظهار اين چيز نيز وجود دارد كه همهي ما و شما محتاج الله تعالى هستيم و نميتوانيم بدون اذن خداوند به يكديگر فايدهاي برسانيم و به اعتبار اين معني، اين كلمه هم عبادتي است و هم وسيلهاي براي تذكر برادر مسلمان كه به ياد خدا باشد و همچنين كسي كه از خدا ميخواهد كه همراهش را از تمام آفات و تكاليف حفظ كند، گويا خود او هم در ضمن اين، وعده ميكند كه شما از دست و زبان من در امان هستيد و من محافظ مال و آبروي شما نيز هستم.
ابن العربي در أحكام القرآن قول امام ابن عيينه را چنين نقل نموده است: «أَتَدْرِي مَا السَّلامُ؟ يَقُولُ: أَنْت آمِنٌ مِنِّي»؛ ميداني كه سلام چيست؟ سلام كننده چنين ميگويد: شما از جانب من در امان هستيد.
خلاصه اينكه سلامِ اسلامي از چند جهت جامعيت جهاني دارد:
- در آن ياد الهي وجود دارد،
- تذكير نيز هست،
- نوعي اظهار محبت با برادر مسلمان هم ميباشد،
- براي او بهترين دعاست،
- با اين اين معاهده را نيز اظهار ميدارد كه از دست و زمان من به تو هيچ آزار و رنجي نخواهد رسيد؛ چنانكه فرمان نبوي در حديث صحيح آمده است: «الْمُسْلِمُ مَنْ سَلِمَ الْمُسْلِمُونَ مِنْ لِسَانِهِ وَيَدِهِ»؛ مسلمان كسي است كه همهي مسلمانان از دست و زبان او محفوظ باشند و به كسي گزندي نرسد. [بخاري: ۱۰؛ مسلم: ۴۱]
كاش مسلمانان اين كلمه را به طور رسم و عادت ادا نميكردند، بلكه حقيقت آن را درك كرده و اختيار مينمودند. اميد ميرفت كه اين حديث براي اصلاح تمام مردم كافي باشد.
از اينجاست كه رسول كريم صلى الله عليه وسلم براي ترويج سلام در ميان مسلمانان تأكيد فرمود و آن را افضل الأعمال قرار داد و فضايل و بركات و اجر و ثواب آن را بيان فرمود. در صحيح مسلم به روايت حضرت ابوهريره رضي الله عنه حديثي وجود دارد كه رسول كريم صلى الله عليه وسلم فرمود: «شما تا وقتي كه مؤمن نباشيد، نميتوانيد وارد بهشت گرديد و تا وقتي كه با هم محبت نداشته باشيد، ايمان شما كامل نميگردد، من شما را چنين چيزي نشان ميدهم كه اگر بر آن عمل كنيد، در ميان شما محبت برقرار ميشود؛ اينكه در ميان يكديگر سلام را رواج دهيد.» [صحيح مسلم: ۵۴] يعني به هر مسلماني كه او را ميشناسيد يا نميشناسيد.
حضرت عبدالله بن عمر رضي الله عنهما ميگويد: شخصي از رسول خدا صلى الله عليه وسلم پرسيد: از ميان اعمال اسلامي كدام يك برتر است؟ آنحضرت صلى الله عليه وسلم فرمود: «شما به مردم خوراك بدهيد و سلام را عام گردانيد چه كسي را بشناسيد يا نشناسيد.» [بخاري: ۱۲؛ مسلم: ۳۹]
امام احمد [۲۲۱۹۲]، ترمذي [۲۶۹۴] و ابوداوود [۵۱۹۷] از حضرت ابوامامه رضي الله عنه نقل كردهاند كه رسول الله صلى الله عليه وسلم فرموده است: «از همه نزديكتر به خداي تعالى آن كسي است كه ابتدا اقدام به سلام نمايد.»
در مسند بزار [۱۷۷۱] و معجم كبير طبراني حديثي از حضرت عبدالله بن مسعود رضي الله عنه آمده است كه رسول الله صلى الله عليه وسلم فرمود: «سلام از اسماي حُسناي الله تعالى است كه آن را بر زمين نازل فرموده است؛ بنابراين شما در ميان يكديگر سلام را عام گردانيد؛ زيرا هرگاه مسلمان وارد مجلسي ميشود و به آنان سلام ميگويد، آن شخص نزد خداي تعالى به مقام بلندي دست مييابد. چرا كه او مقام سلام؛ يعني ياد الله تعالى را تذكر داد و اگر اهل مجلس جوابِ سلام او را ندادند، فرشتگان الهي كه از اهل آن مجلس بهتراند، به او جواب خواهند داد.»
نيز رسول خدا صلى الله عليه وسلم فرموده است: «بخيلترين فرد همان است كه در سلام گفتن بخل ورزد.» [طبراني، المعجم الكبير عن أبي هريرة رضي الله عنه]
اثري كه از فرامين نبوي بر اصحاب كرام افتاد، ميتوان آن را از اين روايت دريافت كه حضرت عبدالله بن عمر رضي الله عنهما بيشتر به اين نيت به بازار ميرفت كه با مسلمانان ملاقات نموده و به آنان سلام گويد و ثواب آن را دريابد؛ هدفش معامله نبود. [مؤطا امام مالك]
در اين آيهي قرآني، چنين رهنمون گرديد كه هرگاه به شما سلام گفته شود، جواب آن را با الفاظ بهتري بگوييد يا حداقل با همان الفاظ جوابش را بدهيد. تشريح آن را نبي كريم صلى الله عليه وسلم با عمل خويش چنين بيان فرموده است: باري شخصي به خدمت ايشان آمد و گفت: السّلام عليك يا رسول الله! آن حضرت صلى الله عليه وسلم در جواب يك كلمه اضافه نمود و فرمود: «وعليكم السّلام ورحمة الله»، باز ديگري آمد و گفت: السّلام عليك يا رسول الله ورحمة الله! آن حضرت در جوابش كلمهي ديگري اضافه كرده و فرمود: «وعليكم السّلام ورحمة الله وبركاته»، سپس ديگري آمد و گفت: السّلام عليك يا رسول الله ورحمة الله وبركاته! آن حضرت صلى الله عليه وسلم در جواب او فقط يك كلمه فرمود: «وعليك». در دل اين شخص شِكوه آمد و عرض كرد: يا رسول الله! مادر و پدرم فدايت شوند؛ آنان كه قبلاً آمدند، در جوابشان چند دعا فرموديد و من به تمام آن الفاظ سلام عرض نمودم، شما تنها بر «وعليك» اكتفا فرموديد؟ آن حضرت صلى الله عليه وسلم فرمود: «تو براي من هيچ كلمهاي نگذاشتي تا آن را در جواب اضافه كنم؛ تو تمام كلمات را در سلام خود جمع كردي. بنابراين من در جواب مطابق تعليم قرآني اكتفا كردم.» [ابن جرير و ابن ابي حاتم]
از حديث مذكور اين امر هم معلوم شد كه آنچه در آيهي مذكور آمده است كه جواب سلام را با الفاظ بهتر از آن بگوييد، معنايش اين است كه از الفاظ سلام گوينده، لفظي را اضافه كرده و جواب بدهيد؛ مثلاً اگر او بگويد: السّلام عليكم، شما بگوييد: وعليكم السّلام ورحمة الله، و اگر او گفت: السّلام عليكم ورحمة الله، شما بگوييد: وعليكم السّلام ورحمة الله وبركاته.
امر ديگري كه از اين معلوم شد، اين است كه اضافه نمودن كلمات تا سه كلمه سنت است و بيش از آن مسنون نيست و حكمت آن روشن است كه در وقت سلام اختصار مناسبتر است و در آن اين قدر اضافه نمودن مناسب نيست كه كاري را مخلّ كرده يا بر شنونده گران تمام شود. از اينجاست كه وقتي آن شخص در سلام آغازين خويش هر سه كلمه را جمع كرد، رسول خدا صلى الله عليه وسلم از اضافه نمودن كلمهي ديگري احتراز فرمود. توضيح بيشتر آن را حضرت عبدالله بن عباس رضي الله عنهما چنين بيان فرموده است كه به اضافه كننده بر كلمات سهگانه چنين گفته، منع فرمود: «إِنَّ السَّلام قَدْ انْتَهَى إِلَى البَرَكَةِ»؛ يعني سلام بر لفظ ”بركت“ خاتمه مييابد و افزودن بر آن مسنون نيست. [مظهري عن البغوي؛ ومثله عن ابن كثير]
امر سوم كه از حديث مذكور معلوم شد، اين نكته است كه در جواب كسي كه سه كلمه را گفته، اگر تنها يك كلمه گفته شود، آن هم در حكم اداي به مثل داخل است و در عمل به حكم قرآنيِ ﴿أَوْ رُدُّوهَا﴾، كافي است؛ همچنانكه آن حضرت صلى الله عليه وسلم در اين حديث به يك كلمهي ”وَعَلَيْكَ“ اكتفا فرمود. [تفسير مظهري]
خلاصهي مضمون آيه اين شد كه هرگاه به مسلماني سلام گفته شود، جواب دادن بر او واجب است و اگر بدون عذر شرعي جواب نداد، گناهكار ميشود. البته در جواب دادن به دو چيز مختار است: يكي اينكه با الفاظ بهتر از الفاظ سلام جواب بگويد، دوم اينكه عيناً به همان الفاظ جواب بدهد.
در اين آيه، جواب سلام صراحتاً واجب و لازم قرار داده شد و اما سلام نخستين چه درجهاي دارد؟ درجهاش صراحتاً بيان نشده است؛ اما در ﴿وَإِذَا حُيِّيتُمْ﴾، به طرف آن اشاره شده است؛ زيرا در ذكر آن به صيغهي مجهول بدون تعيين فاعل ميتواند اشاره به اين باشد كه سلام چنان چيزي است كه عادتاً همهي مسلمانان با هم در آن شريكاند.
در مسند احمد [۲۲۱۹۲]، ترمذي [۲۶۹۴] و ابوداوود [۵۱۹۷] از رسول خدا صلى الله عليه وسلم منقول است: «مقربتر به نزد خدا كسي است كه اوّل سلام بگويد.»
تأكيد سلام و فضايل آن را شما از فرامين نبوي دريافتيد كه از آنها اينقدر حتماً معلوم خواهد شد كه حداقل ابتدا به سلام از سنت مؤكده كمتر نيست. در تفسير بحر محيط آمده است كه سلامِ نخستين به نزد اكثر علما، سنت مؤكده است. حضرت حسن بصري رحمه الله فرموده است: «السَّلامُ تَطَوُّعٌ وَالرَّدُّ فَرِيضَةٌ»؛ ابتداي به سلام اختياري است، اما جواب آن فرض است.
رسول كريم صلى الله عليه وسلم براي تشريح بيشتر اين حكم قرآني متعلق به سلام و جواب آن تفاصيل بيشتري بيان فرموده است كه به آنها مختصراً اشاره خواهد شد:
ـ در صحيحين آمده است: «كسي كه بر سواري سوار است، بايد پياده را سلام گويد و راه رونده، بر نشسته سلام گويد و گروه كوچكي كه بر گروه بزرگتري ميگذرد، بايد ابتدا به سلام كند.» [بخاري: ۶۲۳۱؛ مسلم: ۲۱۶۰]
ـ در ترمذي [۲۶۹۸] آمده است: «هرگاه انسان وارد خانه ميشود، بايد به اهل خانه سلام گويد كه اين سلام، هم براي او و هم براي خانواده بركت است.»
ـ در حديثي از ابوداوود آمده است: «اگر با مسلماني چندين بار ملاقات شود، در هر مرتبه بايد سلام كند و همان گونه كه در ابتداي ملاقات سلام مسنون است، به وقت رخصت هم سلام مسنون و باعث ثواب است.» اين دستور در ترمذي و ابوداوود به روايت قتاده و ابوهريره رضي الله عنهما منقول است.
اين حكمي كه بيان گرديد كه جواب سلام واجب است، از آن چند حالت مستثنى ميباشند كه جواب سلام واجب نيست: كسي كه نماز ميخواند؛ اين شخص اگر جواب سلام را بدهد، نمازش فاسد ميگردد، و نيز به وقت خواندن [و استماع] خطبه، تلاوت قرآن، اذان و اقامه، و نيز كسي كه به تدريس كتب ديني مشغول است و يا شخصي كه به ضروريات انساني؛ مانند استنجا و… مشغول است، در چنين حالاتي سلام گفتن جايز نيست و اگر سلام گفت، جوابش واجب نميباشد.
در آخر فرمود: ﴿إِنَّ اللهَ كَانَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ حَسِيبًا﴾؛ الله تعالى محاسِب هر چيز است كه در آن انسان و حقوق اسلامي؛ مانند سلام و جواب سلام، همهي اين امور داخلاند كه الله تعالى از آنها هم حساب ميگيرد.
باز فرمود: ﴿اللهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ لَيَجْمَعَنَّكُمْ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ لَا رَيْبَ فِيهِ﴾؛ به غير از الله ديگر كسي نيست كه او را معبود بدانيد و هر كاري كه انجام ميدهيد، به نيت عبادت او باشد؛ او شما را در روز قيامت كه در آن شكّي نيست، جمع ميفرمايد. لذا در آن روز عوض همه را ميدهد؛ وعدهي قيامت و جزا و سزاي آن، همه حق هستند.
﴿وَمَنْ أَصْدَقُ مِنَ اللهِ حَدِيثًا﴾؛ زيرا كه سخن، سخن الله تعالى است و سخن چه كسي از سخن خداوند راستتر و بهتر است؟!
معارف القرآن/ ترجمه مولانا حسين پور