شيخ الحديث مولانا محمّد يوسف حسين پور خطبههاي نماز جمعهي (۲۴ بهمن ۱۳۹۳) مسجد جامع گشت را با تلاوت آيات ذيل آغاز نمود: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا هَلْ أَدُلُّكُمْ عَلَىٰ تِجَارَةٍ تُنْجِيكُمْ مِنْ عَذَابٍ أَلِيمٍ ٭ تُؤْمِنُونَ بِاللّٰهِ وَرَسُولِهِ وَتُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللّٰهِ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنْفُسِكُمْ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ ٭ يَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَيُدْخِلْكُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ وَمَسَاكِنَ طَيِّبَةً فِي جَنَّاتِ عَدْنٍ ذٰلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ﴾ [الصف: ۱۲ – ۱۰].
مشروح سخنان ايشان به قرار ذيل است:
الله تعالى از اينكه زاد و ولدي داشته باشد، پاك است. ما و شما انسانها هميشه به اين فكر هستيم كه در دنيا فرزندي داشته باشيم تا بعد از ما ناممان را زنده نگه دارد. ليكن در بارگاه إلٰهي مرگ پيش نميآيد و الله تعالى از تمام عيوب پاك و صاف است. اما از آن جايي كه رحمت، شفقت و مهرباني الله تعالى نسبت به بندگانش بيش از حد است، مخلوقات را عيال الله قرار داده است و همانگونه كه مادر و پدر به فكر فرزندانشان هستند و اين دغدغه را دارند كه بچههايشان از مشكلات و مصايب نجات پيدا كنند و از ضرر و خسارت و نقصان محفوظ بمانند و هميشه بهره مند باشند، رحم و شفقت الله تعالى به بندگانش بيشتر از اين فكر پدر و مادر است؛ او ميخواهند كه بندگان را به كارهاي خوب و مفيد راهنمايي كند و آنان را از كارهاي ضرر دهنده چه در دنيا و چه در آخرت باز دارد. به همين خاطر چيزهاي مفيد را نشان ميدهد تا مردم به طرف آنها توجه كرده و پيش بروند و چيزهاي ضرر دهنده را هم مشخص ميكند و بندگان را برحذر ميدارد كه گرد آنها نروند.
در دنيا ما و شما مشاهده ميكنيم كه اگر شخصي ميخواهد زندگي بهتري داشته باشد، بايد كسب و كار كند كه بهترين راه كسب و كار حلال اوّل كشاورزي و دوم دامداري هستند كه اينها سبب پيشرفت و آباداني دنيا بودند؛ متأسفانه امروزه توجه مردم بدين سو كم شده است و به همين سبب است كه بيشتر بوي خشكسالي به مشام ميرسد. در گذشتهها چون كشاورزي و دامداري رونق بيشتري داشتند، بارندگي هم بيشتر بود. سومين وسيلهي كسب معاش تجارت و بازرگاني است كه آن هم بايد به گونهاي باشد كه انسان به وسيله سرمايهي حلال خود تجارت كند. امروزه وسايل تجارت در دنيا رو به راه شده است، اما آن تجارتي كه الله تعالى آن را مقرر فرموده كه تجارت روزي حلال باشد، به آن هم مردم كمتر توجه ميكنند و به تجارت چيزهايي رو آورده ميشود كه به ضرر جان ديگر انسانها تمام ميشود.
اينها همه امور دنيايي هستند و مردم در اين دنيا كسب و كار ميكند و سرمايهاي به دست ميآورد، بدين خاطر كه زندگي اين دنيايش به خوبي بگذرد، زندگي اين دنيا را ما و شما تجربه كردهايم، وفاي اين دنيا حدود ۶۰ ـ ۷۰ سال است، براي همين مدت مردم در تلاشاند كه آيندهيشان خوب باشد، اما اين را ما و شما مشاهده كردهايم كه مال پدر و مادر براي فرزندان به دردي نميخورد! بلكه خود الله تعالى كه آفرينندهي اين فرزندان است، به فكر روزيشان هم هست. لذا اگر فكرمان اين باشد كه زندگي فقط همين ۶۰ ـ ۷۰ سال است، پس اين فكر كافرانهاي است و فكر يك مسلمان نيست؛ قرآن مجيد اين فكر را ذكر نموده و آن را رد كرده است كه فكر ”دهريون“ است كه به خدا اعتقاد ندارند و ميگويند: انسان بعد از مرگ همه چيزش خاتمه مييابد و حساب و كتابي وجود ندارد. ما و شما مسلمانيم و عقيدهِي مسلمان اين است كه دنيا داراي وقت محدود و فرصتي است كه الله تعالى در اختيارشان گذاشته است. الله تعالى ما را متوجه ميكند كه زندگي فقط زندگي دنيوي نيست؛ الآن كه شما را در قبر ميگذارند، اين به مانند بذري است كه در زمين ريخته ميشود تا در آنجا پوسيده شود و بعد جوانه زند و رشد كند و زندگي تازه بگيرد. الله تعالى شما را نيز بعد از مدتي اين چنين از قبور بيرون آورده و زندگي جديد و تازهاي به شما ميدهد كه پايان يافتني نيست؛ ابدي و دائمي است چه مردم نيكي باشيد چه بد، چه مؤمن باشيد چه كافر، همه را الله تعالى زندگي طولاني ميدهد، در آن زندگي برخي همانها هستند كه ايمان آورده و خداوند را قبول داشتهايد، الله تعالى به آنان زندگي راحت و آسودهاي خواهد بخشيد و زندگي كساني كه خدا را قبول نداشتهاند، به مشقت و سختي خواهد بود.
لذا براي آن زندگي كه هميشگي و ابدي است، بايد فكر كرد و همانگونه كه براي آسودگي اين زندگي دنيوي كسب و كار ميكنيد، براي به دست آوردن راحتي آن زندگي در آخرت هم كسب و كار لازم است كه الله تعالى نسبت به آن ميفرمايد: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا هَلْ أَدُلُّكُمْ عَلَىٰ تِجَارَةٍ تُنْجِيكُمْ مِنْ عَذَابٍ أَلِيمٍ﴾؛ اي مؤمنان! بياييد تا تجارتي را به شما نشان دهم كه شما را از مشقتها و سختيهاي آن دنيا نجات ميدهد، همانگونه كه به فكر راحتي اين دنيا هستيد و براي به دست آوردن آن دست به كشاورزي، دامداري و تجارت ميزنيد، براي به دست آوردن راحتي آن جهان نيز به فكر تجارت باشيد.
معمولاً انسان پند هر پند دهنده و دلسوزي را كه به او راه خوبي نشان دهد، فوراً ميپذيرد، پس الله تعالى نيز همين را ميگويد كه آيا نميخواهيد شما را راه تجارت سودمند نشان دهم؟ ما هم به مقتضاي طبيعت ميگوييم: بله. الله تعالى ميفرمايد: ﴿تُؤْمِنُونَ بِاللّٰهِ وَرَسُولِهِ﴾؛ بر خداوندي خدا يقين حاصل كنيد و او را در نظر بگيريد و بر رسالت نمايندهي خدا كه در ميان شما و خدا واسطه است، نيز يقين داشته باشيد؛ الله را به خدايي و رسول او را به نمايندگي قبول كنيد و بعد از اين يك زحمت و مشقتي را در راه الله تعالى به دوش گيريد: ﴿تُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللّٰهِ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنْفُسِكُمْ﴾؛ جهاد كنيد؛ معناي جهاد، خود را در جهد و مشقت انداختن است؛ يعني مقداري از جان خود و مقداري از مال خود را كه سرمايههاي شما هستند، در راه خدا بدهيد؛ چون تا سرمايه را ندهيد، كالا و اسباب خريداري نميشود! لهٰذا شما با مال و جان خود جهاد كنيد.
در زمان پيامبر اسلام صلى الله عليه وسلم جهاد اين بود كه آنحضرت صلى الله عليه وسلم ميخواست قدرت و حكومت اسلامي را طوري پيش برد كه همهي قدرتها ماتحت حكومت اسلامي باشند، بدين خاطر لازم بود كه مردم سلاح را به دوش گيرند و به ميدان جنگ با كفار بروند. هدف مسلمانان اين نيست كه هر جا كافري را ديديد، بايد كشته شود و از بين برود؛ بلكه هدف اسلام اين است كه ما بايد كفار را راهنمايي كرده راه درست اسلام را به آنان نشان دهيم تا به طرف اسلام آمده و در آن داخل شوند. چنانكه وقتي لشكرهاي اسلامي براي جهاد ميرفتند، آنحضرت صلى الله عليه وسلم ميفرمود: شما بايد با كفار سه كار انجام دهيد: اوّل اينكه آنها را به اسلام دعوت دهيد تا مسلماني را قبول كرده و با هم برادر باشيم و همانگونه كه در انسانيت يكي هستيم، در مسلمانيت هم يكي باشيم. اگر آنان دين شما را قبول نكردند و مسلماني را نپذيرفتند، پس به آنان بگوييد كه رعيت حكومت اسلامي قرار گرفته تا بر شما حكم كند و به حكومت اسلامي ماليات بپردازيد، هر انساني كه در حكومت اسلامي زندگي ميكند، مبلغي به حكومت بدهد تا حكومت اسلامي مال، جان و آبروي او را حفظ نمايد. اگر يكي از اين دو راه را قبول كردند، اوّلي را كه چه بهتر و اگر دومي را هم قبول كردند، آنان را بگذاريد؛ اجازهي قتل كافر را نداريد. ولي اگر گفتند: نه ما مسلمان ميشويم و نه ماتحت شما قرار ميگيريم، حكومت شما را قبول نميكنيم، در اين صورت با آنان بجنگيد. در اين جنگ دو راه وجود دارد: يا اينكه شما غازي شده و آنان را ميكشيد و به جهنم ميروند، يا اينكه شما در راه خدا كشته شده و به جنت ميرويد. لذا منظور از آيهي ﴿تُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللّٰهِ بِـ… أَنْفُسِكُمْ﴾؛ اين جان دادن در راه الله بود.
اما براي اينكه انسان بتواند به جهاد برود، بايد براي جهاد وسايلي فراهم كند و فراهم شدن اين وسايل به وسيلهي مال ميتواند باشد. لهٰذا خرج كردن مال هم در آنجا وجود داشت؛ مثلاً اسب، خنجر، شمشير و نيزهاي خريداري كند. پس الله تعالى ميفرمايد: آن تجارتي كه شما را از عذاب دردناك قيامت نجات ميدهد، جهاد در راه الله تعالى است كه مال و جان هر دو در آنجا فدا ميشوند؛ هم تجارت مالي ميشود، هم تجارتي جاني، باز وقتي كه شما اين كارها را انجام داديد: به الله ايمان آورديد، به رسول الله ايمان آورديد، مال خود را در راه خدا تقديم داشتيد و جان خود را نيز در راه الله تعالى تقديم كرديد، نتيجهي اين تجارت شما چه ميشود؟
هنگامي كه شخصي كالاي تجاري خود را در معرض فروش قرار ميدهد و مشتري آن را ميخرد، در مقابل به فروشنده چه ميدهد؟!
الله تعالى اين مسأله را در آيهاي ديگر چنين بيان داشته است: ﴿إِنَّ اللّٰهَ اشْتَرىٰ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ أَنْفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُمْ﴾ [التوبة: ۱۱۱]؛ الله تعالى جانهاي مردم و مالهايشان را همه خريداري كرده است؛ همين كه ما و شما گفتيم: ﴿لَا إِلٰهَ إِلَّا اللهُ مُحمّدٌ رَسُولُ اللهِ﴾، ما جان خود را هم فروختيم و مال را هم فروختيم. در اين چند سال زندگي ما امانتدار محسوب ميشويم و هر چه داريم مِلك الله تعالى است. الله تعالى در عوض چه ميدهد؟ ميفرمايد: ﴿بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ﴾؛ در مقابل، الله تعالى به آنان جنت ميدهد.
در اين آيه [از سوره صف] الله تعالى ميفرمايد: ﴿يَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ﴾؛ اوّل الله تعالى كوتاهيهاي شما را ميبخشايد، گناهان را ناديده گرفته و صرف نظر ميفرمايد و فقط اين هم نيست، بلكه بعد ميفرمايد: ﴿وَيُدْخِلْكُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ﴾؛ خداوند متعال شما را در چنان آبادانياي اسكان ميدهد كه آبها در زير درختان جاري است، به شما باغ و بهشت ميدهد. ﴿وَمَسَاكِنَ طَيِّبَةً﴾؛ ساختمانهاي پاكيزه هم به شما ميدهد. تا چند سال؟ در دنيا تا ۷۰ سال! اما الله تعالى ميفرمايد: ﴿فِي جَنَّاتِ عَدْنٍ﴾؛ براي هميشه هستند؛ تمام شدني نيستند، عمر تمام نميشود، در آنجا زاد و ولد هم وجود ندارد. پيامبر خدا صلى الله عليه وسلم ميفرمايد: همهي بهشتيان را الله تعالى به عمر جواني سي سالگي در ميآورد، پيري وجود ندارد، لنگي و شلدستي وجود ندارد، بيماري نيست، درد سر، درد دست و پا، درد كمر، كوري و كري وجود ندارد.
آيا كسي هست كه در تلاش چنين زندگياي باشد و حاضر شود كه آن را حاصل كند؟
امروزه ما و شما كسب و كار ميكنيم و بهترين ساختمانها را ميسازيم، اما چي شد؟ ﴿إِنَّا لِلّٰهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ﴾؛ فلاني وفات كرد. منزل ماند، اسبابها ماندند، زن و فرزندان ماندند، آقا بر تخت بر دوش مردم روانهي قبرستان است. اما در آنجا ميگويند: مرگ وجود ندارد! پيامبر خدا صلى الله عليه وسلم ميفرمايد: «وقتي كه الله تعالى بهشتيان را به بهشت و جهنميان را به جهنم ميّبرد، وسط جنت و جهنم ”مرگ“ را به صورت يك ”قوچ“ ميآورند، هر كسي ميداند كه اين مرگ است، مرگ را ميكُشند و اعلام ميشود: اي بهشتيها! براي هميشه در بهشت بمانيد و اي جهنميها! براي هميشه در عذاب و سختي بمانيد.»
الله تعالى ميفرمايد: ﴿فِي جَنَّاتِ عَدْنٍ﴾؛ شما براي هميشه در بهشت خواهيد ماند. اما شرطش اين بود كه به الله تعالى و به رسول او ايمان داشته باشيد و جان و مال خود را در راه الله تقديم كنيد.
جان ما كه در راه الله تعالى تقديم شود، چگونه؟ اگر مانند زمان رسول الله صلى الله عليه وسلم جهاد اسلامي باشد، ما بايد به جهاد برويم. ولي امروزه كه جهاد اسلامي به علت اينكه قدرتهاي اسلامي در دست افراد ناباب قرار گرفته و براي پيشرفت اسلام فكري برداشته نشده است، ما چگونه جان را در راه الله تقديم كنيم؟ به نماز رو بياوريم كه نماز انسانها را از جهنم نجات ميدهد، در روز قيامت كه وقتي جهنميان را ميپرسند: ﴿مَا سَلَكَكُمْ فِي سَقَر﴾ [مدثر: ۴۲]؛ شما را چه چيزي به جهنم انداخته است؟ اوّلين جوابشان اين است كه: ﴿لَمْ نَكُ مِنَ المُصَلِّيْنَ﴾ [مدثر: ۴۳]؛ ما نماز نخواندهايم. نماز نخواندن مردم را به جهنم ميبرد. امروزه برنامههاي شب نشيني مردم را از نماز صبح باز داشته است و تگ و دوهاي تجاري نماز جماعت را گرفته است. پيامبر صلى الله عليه وسلم ميفرمايند اگر ميخواهيد به سلامتي به بهشت برويد، سه كار انجام دهيد: «أفشُوا السَّلَامَ وأَطْعِمُوا الطَّعَامَ وَصَلُّوا بِاللَّيْلِ وَالنَّاسُ نِيامٌ تَدخُلوا الجَنَّةَ بِسَلَامٍ»؛ سه كار از شما و يك كار از الله تعالي! ۱ـ هنگامي كه با يكديگر ملاقات ميكنيد، سلام بدهيد. متأسفانه امروزه پيرمردها منتظراند كه جوانان به آنان سلام بدهند، سردار، معتمد، رئيس اداره و… در انتظاراند كه ديگران جلوتر به آنها سلام بگويند؛ در حالي كه پيامبر خدا صلى الله عليه وسلم هيچ كسي را نميگذاشت كه در سلام دادن از او پيشي بگيرد. صحابياي ميفرمايد: «ما هر چه سعي ميكرديم كه پيامبر را اوّل سلام بدهيم، اما نميتوانستيم و او زودتر سلام ميداد.» باز امروزه فقط كسي را كه ميشناسيم، سلام ميدهيم. پيامبر خدا صلى الله عليه وسلم ميفرمايد: «عَلَىٰ مَنْ عَرَفْتَ وَمَنْ لَمْ تَعْرِفْ»؛ چه يكي را بشناسي يا نشناسي، به او سلام بده، البته به شرطي كه مسلمان باشد. ۲ـ به فقرا و مستمندان كه نياز مالي دارند، كمك كنيد تا به نان و غذايي برسند. كار اوّل كه سلام را عام كنيد، تكبر شما را از بين ميبرد و كار دوم كه كمك به مستمندان باشد، بخل و محبت مال را ميزدايد؛ اينها هر دو گراناند! ۳ـ هنگامي براي نماز بلند شويد كه خلق خدا همه خواباند. پيامبر خدا صلى الله عليه وسلم ميفرمايد: «وقتي كه دو حصه از شب بگذرد و يك حصهي ديگر باقي بماند، الله تعالى نظر رحمت و تجلي خود را بر آسمان دنيا قرار داده كه: آيا سائلي هست كه از من سؤال كند تا به او بدهم؟» اگر در اين وقت ما بيدار شديم و خداي خود را ندا داديم، خدا به دادمان ميرسد.
لذا پيامبر صلى الله عليه وسلم ميفرمايد: شما اين سه كار را انجام دهيد با صحت و سلامتي وارد جنت شويد.