در ابتداي بسياري از سورهها يك كلمه كه مركب از چند حرف است، آمده؛ مانند: ﴿الٓم﴾، ﴿حٓم﴾، ﴿الٓمٓصٓ﴾ و غيره كه در اصطلاح به آنها ”حروف مقطعه“ گفته ميشود و هنگام خواندن آنها هر حرفي جداگانه و ساكن خوانده ميشود؛ مثلاً ﴿الٓم﴾ را بايد: الف، لام، ميم، خواند.
بعضي از مفسران دربارهي حروف مقطعه كه در آغاز سورهها آمده، چنين اظهار نظر كردهاند: «اين حروف اساسيِ همان سورههاست.» و بعضي گفتهاند: «اينها رموز اسماي إلٰهي است.» اما به نظر جمهور صحابه و تابعين و علماي امت اين حروف رموز و اسراري هستند كه خدا علم آنها را به كسي عطا نكرده و جز او كسي آنها را نميداند؛ ولي شايد علم آنها را به صورت رمزي به پيامبر اكرم صلى الله عليه وسلم داده و تبليغ آن را به امت ممنوع كرده باشد و اين نظر نزد آنها راجح است. بدين جهت است كه هيچ گونه مطلبي پيرامون تعبير و تفسير اين حروف از آن حضرت صلى الله عليه وسلم نقل نشده است.
امام قرطبي در تفسير خود پيرامون حروف مقطعه نظريه گذشته را اختيار نموده كه خلاصه آن به شرح زير است: عامر شعبي، سفيان ثوري و عدهاي از محدثين فرمودهاند: «خداوند در تمام كتب آسماني خود اسرار و رموزي قرار داده است كه حروف مقطعه در قرآن نيز جزو آن دسته از اسرار إلٰهي است.»
لذا حروف ياد شده از آن متشابهاتي هستند كه فقط خدا حقيقت آنها را ميداند و بحث و گفتگو پيرامون آنها جايز نيست. با وجود اين، حروف مقطعه براي ما فوايدي در بر دارند كه عبارتاند از:
- باور داشتن و تلاوت نمودن اين حروف مقطعه ثواب عظيمي دارد.
- داشتن بركات و فوايد معنوي به گونهاي كه اگر آن فوايد در خور آگاهي ما نباشد، باز هم از غيب به ما ميرسند.
قرطبي ميافزايد: نظر جمهور صحابه؛ از جمله صديق اكبر، فاروق اعظم، عثمان غني، علي مرتضى، عبدالله بن مسعود و ديگران رضي الله عنهم نسبت به حروف ياد شده اين است كه آنها اسرار إلٰهياند و از سوي خدا نازل گشتهاند. نه تنها بايد به آنها ايمان بياوريم، بلكه بايد آنها را همان گونه كه نازل شدهاند، تلاوت كنيم. ولي براي درك معني آنها نبايد زياد فكر كنيم كه اين عمل ناجايز است.
ابن كثير هم ضمن بررسي نظر قرطبي وغيره همين نظريه را ترجيح داده است. البته تذكر اين امر ضروري است كه بعضي از بزرگان دين كه حروف مقطعه را معني كردهاند، بدان جهت نيست كه آنها اين معاني را مراد خداوندي دانستهاند، بلكه هدف آنها تنها آگاهي و تسهيل و تمثيل بوده است؛ لذا كار آنها را اشتباه گفتن نيز خلاف تحقيق علماست.
معارف القرآن/ ترجمه مولانا حسين پور