شیخ الحدیث مولانا سید محمد یوسف حسینپور صبح امروز (۱۶/ ۱۲/ ۹۵) در دیدار با بعضی از علمای سراوان، ذکر خیر برخی علمای سلف را بهمیان آورد که درج ذیل میگردند:
∗ مولانا محمد قاسم نانوتوی قبل از اینکه به دارالعلوم دیوبند در یک چاپخانه با حقوق ماهیانه ۱۰ روپیه مشغول بهکار بود، هنگامی که خواستند حقوق ایشان را افزایش دهند، قبول نکرد و گفت: همین مقدار برای خوراک من کافی است، بیش از آن را چه کنم؟
∗ مدرسهی امینیه دهلی را مولانا محمد امین و مولانا انورشاه کشمیری بعد از دانشآموختگی بنیان نهادند. مولانا کشمیری چهار، پنج سال در آنجا به تدریس پرداخت و بعد از آن خواست به حرمین شریفین برود. جهت وداع با اساتیدش به دارالعلوم رفت، اما آنان بعد از مشوره به او اجازه ندادند و در همانجا ماند. انورشاه در قرون اخیره مانند نداشت.
∗ حضرت صاحب (مولانا سید عبدالواحدشاه گُشتی) اوّلین کسی بود که در بلوچستان درس ترجمه و تفسیر را آغاز کرد. ایشان پیش از مولانا غلاماللهخان به محضر حضرت مولانا حسینعلی شرفیاب شده و درس تفسیر را فراگرفته بود.
∗ بنده به همراه مولانا قمرالدین و مولانا محمد عثمان دهواری جهت تحصیل به محضر حضرت مولانا درخواستی رفتیم.
∗ مولانا محمد عثمان دهواری عالمی بسیار مخلص بود، به محض اینکه در جایی از بلوچستان مشکل و اختلافی پدید میآمد، فوراً پیش بنده میآمد و میگفت: چه نشستهای که وقت رفتن است و با هم میرفتیم.
∗ زمانی در سراوان کلاسی دایر شده بود که مولانا محمد عثمان به تفسیر میپرداخت و بنده از تاریخ درس میگفتم. باری ایشان به من گفت: مهمان من باش. یک اتاق داشت که در وسط پردهای زده بود و همسرش پشت پرده نان “شلّو” – از نانهای محلی بلوچی- میپخت. غذا هم فلفلآب – از غذاهای محلی بلوچی – بود و این بهترین غذایی بود که طعم خوشش را در زندگی از یاد نخواهم برد.
∗ تندرویها، افغانستان را بدین حال و روز انداخته است. اگر افغانستان رهبر میانهرویی مانند شیخالاسلام مولانا عبدالحمید میداشت، وضعیتش بهتر از این میشد.