﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا يَسْخَرْ قَوْمٌ مِنْ قَوْمٍ عَسَى أَنْ يَكُونُوا خَيْرًا مِنْهُمْ وَلَا نِسَاءٌ مِنْ نِسَاءٍ عَسَى أَنْ يَكُنَّ خَيْرًا مِنْهُنَّ﴾
ترجمه: ای مؤمنان! هیچ قومی، دیگری را تمسخر نکند، شاید آنها از ایشان بهتر باشند، و نه زنانی زنان دیگر را [مسخره کنند]، شاید آنها از اینها بهتر باشند. [سورهٔ حجرات، آیه ١١]
خلاصهٔ تفسیر
ای مؤمنان! نباید مردانی بر مردانی و زنانی بر زنانی دیگر بخندند، چه بسا (کسانی که به آنها میخندند) آنان از ایشان (که میخندند)، پیش خدا بهتر باشند (پس آنان چگونه ایشان را تحقیر میکنند).
معارف و مسائل
در این آیه حقوق و آداب معاشرتی افراد و اشخاص ذکر شده و در آن از مسخره و استهزای مسلمان ممانعت شده است.
علامه قرطبی دربارهٔ سخریه یا تمسخر میگوید: سخریه، تمسخر یا استهزا عبارت است از اینکه عیب کسی را به خاطر توهین و یا تحقیر او ذکر کنند که بر اثر آن مردم بخندند، و این موضوع همچنانکه با زبان صورت میگیرد، با اشارهٔ دست و پا و نقالی آن نیز ممکن است، همچنین است وقتی که با شنیدن سخنش به طور تحقیر شروع به خنده میکنند. بعضی از علما گفتهاند: سخریه یا تمسخر آن است که کسی را در مجلسی چنان ذکر کنند که مردم بخندند.
تمام این امور به نص صریح قرآن مجید حرام هستند. قرآن مجید در خصوص جلوگیری از مسخره، چنان اهتمامی قایل شده که مردان و زنان را جداگانه مورد خطاب قرار داده است و از مردان با واژهٔ «قوم» یاد کرد که این لفظ در اصل برای مردان وضع شده است؛ اگر چه به طور مجاز و توسع بیشتر اوقات شامل زنان هم میشود و قرآن مجید هم عموماً «قوم» را برای مردان و زنان به کار برده است، ولی «قوم» در اینجا مختص به مردان است و از زنان با واژهٔ «نساء» یاد کرد و هر دو گروه را چنین ارشاد میفرماید: آن مردی که مرد دیگری را مسخره و استهزا میکند، چه میداند! شاید کسی که مسخره شده، نزد خداوند از این مسخره کننده بهتر باشد. همچنین آن زنی که زنی دیگر را مسخره میکند، چه خبر دارد؟ شاید آن زن نزد خدا بهتر از او باشد.
قرآن مجید، حرمت استهزای مردان را به یکدیگر و زنان به یکدیگر را ذکر فرمود و از آن ممانعت کرد؛ در صورتی که این حکم در خصوص مردانی که زنان را مسخره کنند و یا برعکس نیز صادق میآید و عدم ذکر این موضوع شاید اشارهای به این باشد که اختلاط و آمیزش مرد و زن در شرع مقدس ممنوع و مذموم است؛ پس وقتی که اختلاط نباشد، تمسخری متحقق نمیشود.
خلاصه اینکه، اگر عیبی متوجه بدن یا صورت و یا قد و قامت کسی باشد، نباید دیگری جرأت پیدا کند که به او بخندد یا او را استهزا کند؛ زیرا معلوم نیست، شاید او به خاطر صدق و اخلاص و سایر خصوصیاتش، نزد خداوند از این مسخره کننده بهتر باشد.
در سلف صالحین با شنیدن این آیه چنان حالتی پدید میآمد که عمرو بن شرحبیل میفرماید: اگر کسی را ببینم که پستان گوسفندی را به دهن گرفته و آن را میمکد و از آن خندهام بیاید، میترسم که شاید مستحق توبیخ این آیه باشم. حضرت عبدالله بن مسعود رضی الله عنه فرموده است: اگر سگی را استهزا کنم، میترسم که مبادا سگی بشوم.
معارف القرآن/ علامه مفتی محمّد شفیع دیوبندی
ترجمهٔ شیخ الحدیث مولانا محمّد یوسف حسینپور