گاهي چنين پنداشته ميشود كه احكام شرعي هيچ گونه مصلحتي را در بر ندارند و بين اعمال، و جزا و سزاي آنها هيچ نوع مناسبتي وجود ندارد و مثال مكلف شدن به احكام شرع؛ مانند شخصي است كه ميخواهد غلامش را بيازمايد كه آيا اطاعت ميكند يا خير؟ لذا او را به برداشتن سنگي يا دست زدن به درختي دستور ميدهد، در صورتي كه در اين كار هيچ فايدهاي جز آزمودن وي ندارد، پس وقتي …
ادامه نوشته »