نگاه بد مرضی خطرناک است

شيخ الحديث مولانا محمد يوسف حسين پور در جلسه اصلاحي هفتگي اساتيد عين العلوم گشت (۱۰/ ۱/ ۱۳۹۴ش.)، بدنگاهي را از گناهاني دانست كه بسياري از مردم نسبت به آن در غفلت به سر مي‌برند. مشروح سخنان ايشان با فوايدي از كتاب تحفة العلماء در ذيل درج مي‌گردد:

گناهان زيادي به وسيله‌ي چشم‌ها انجام مي‌گيرند؛ باز بدنگاهي گناهي است كه متأسفانه مردم آن را گناه نمي‌پندارند. بعضي مردم به نگاه بد مبتلا مي‌گردند؛ يعني بدون پروا، بي باكانه به طرف نامحرم نگاه مي‌كنند. اين چنان مرضي است كه شايد اندكي از آن پاك باشند؛ زيرا عده‌اي از گناهان ديگر بدين خاطر پرهيز مي‌كنند كه پست و مقام‌شان از دست نرود و رسوايي‌اي در جامعه پيش نيايد و نگويند كه فلاني دزدي كرد، مرتكب قتل شد و… و به اين‌كه چشم كسي بر ديگري بيفتد، عموماً مردم اين را گناه نمي‌پندارند و به آن مبتلا مي‌شوند.

علتش اين است كه ديگران از اين كار باخبر نمي‌شوند كه شما به چه كسي نگاه كرده‌ايد يا نكرده‌ايد و اگر بفهمند كه نگاه شما هم به طرف كسي رفت، از كجا مي‌دانند كه هدفتان از اين نگاه كردن چيست؟ بسا اوقات بعضي مردم به علت كهنسالي و عاجزي و ناتواني حركت‌هاي شهوانيه را اصلاً ندارند، لهٰذا مردم فكر مي‌كنند كه نگاه كردن آن‌ها اشكالي هم نبايد داشته باشد؛ حالانكه لازم نيست در نگاه كردن نيروي شهواني هيجان كند و بلند شود.

حضرت مولانا محمّد عثمان [دهواري] رحمة الله عليه مي‌گفت كه من باري از پيرمرد فرتوتي پرسيدم: اگر دختركي به شما برسد، مي‌خواهي يا نه؟ گفت: من چكارش كنم، به درد من كه نمي‌خورد. من گفتم: فقط نگاهش بكني؟ او گفت: بله. پس من پي بردم كه خيال نگاه هنوز هست، درست است كه كار ديگري از او انجام نمي‌گيرد، اما خيال نگاه كردن هست كه چشم از آن لذت ببرد. پس اين تنها چشم جوان نيست كه لذت مي‌برد، بلكه چشم پير هم لذت مي‌برد.

خيلي كم هستند كساني كه از اين گناه بدنگاهي نجات پيدا كنند. ما هر يكي به وضع خود بنگريم كه براي نجات از اين گناه چه قدر اهتمام ورزيده‌ايم؟ مولانا اشرفعلي تهانوي مي‌فرمايد: آن چنان كه من مي‌بينم، شايد از هر هزار نفر يك نفر نجات پيدا كند. شايد آن وقتي كه مولانا اين سخن را گفته نظرش بر شخص خويشتن افتاده و خود را يكي از هزار قلمداد كرده و اين را گفته باشد، ولي امروز اگر از امثال بنده بپرسيد كه آيا هست از هزار نفر كه يكي نجات پيدا كند؟ شايد از صدهزار هم يكي نباشد! زيرا همه به اين گونه گناهان مبتلا هستيم.

آنان كه جوان‌اند خود احساس دارند كه اين نگاه كردن چه قدر خطرناك است؛ آناني كه نيروي شهوانيشان به علت كهنسالي ضعيف است، شايد احساس هم نكنند؛ چون فكر مي‌كنند كه ما پير هستيم و نيروي شهواني نداريم، لذا در ديدن ما گناهي هم پيش نمي‌آيد، حال‌آن‌كه اين مرض خطرناك‌تر است.

به ندرت اين بيماري هم در كساني كه خود را متقي و پرهيزگار تلقي مي‌كنند، وجود دارد. بسا اوقات در طبيعت مردم خيال شهوت نمي‌آيد، لذا فكر مي‌كنند كه ما نظر شهواني نداريم، اما خيلي زود ظاهر مي‌شود؛ بنابراين مي‌بايد از آغاز چشم‌ها را كنترل نمود.

باز كوتاهي ديگري كه وجود دارد، اين است كه نگاه كردن به سوي بچه‌هاي كوچك بي ريش هم مشكلاتي را ايجاد مي‌كند؛ حال‌آن‌كه اين نگاه سم كشنده‌اي است و مؤاخذه‌ي آخرت در اين باره خيلي شديد است. از اين نگاه به سوي امردها در دنيا بسا اوقات بدنامي‌هاي شديدي پديد مي‌آيد، بنابراين در اين موضوع احتياط كامل بايد انجام گيرد.

مشكل ديگر اين است كه بيماري بدنگاهي خيلي مخفي است كه متأسفانه مردم آن را سبك در نظر مي‌گيرند؛ گويا كه اين نگاه را جايز مي‌دانند، حال‌آن‌كه مولانا تهانوي نوشته است: جايز دانستن معصيت، قريب به كفر است. اما در كتاب‌هاي فقهي ما و شما آمده است كه تحليل ما حرّم الله، كفر است.

اتقوا مواضعَ التُّهَمِ؛ از چنين مواردي كه بر مردم تهمت وارد مي‌شود، بايد پرهيز كرد و احتياط به كار برد. به هر حال مخصوصاً قشر علما و اهل علم مانند لباس سفيد هستند كه اگر لكه‌ي كوچكي هم بر كدام يكي از اين‌ها خورد، از دور نمايان مي‌شود و رسوايي يك فردي سبب رسوايي جامعه‌اي قرار مي‌گيرد، پس خداي نخواسته اگر از اهل علم كوچك‌ترين حركتي پيش بيايد، چنين نيست كه فقط او كار نامناسبي انجام داده است، بلكه گناه كل جامعه هم به گردنش مي‌افتد؛ زيرا كه بدنامي جامعه هم به او تعلق پيدا مي‌كند.

با توجه به اين، بالخصوص قشر اهل علم سعي داشته باشند كه نگذارند كوچك‌ترين لكه‌اي هم به دامن آن‌ها بچسبد. خود ما بنا به عدم احتياط و عدم تقوا و بنابراين كه خوف إلٰهي در قلوبمان جاي‌گزين نشده و ترس از جهنم در دل‌ها نيست و نگاهمان بر بهشت نيست،‌ همه‌ي گناه‌ها را انجام داده و بي باكانه و بي‌توجهانه به سر مي‌بريم و باز هم اميدواريم كه الله تعالى ما را از جهنم نجات داده و به بهشت ببرد؛ در حالي كه اين اشتباه بزرگي است. شخصيت‌هايي مانند حضرت عمر رضي الله عنه مي‌فرمايد: اگر روز قيامت الله تعالى بگويد كه همه‌ي مردم به جنت بروند و يك نفر به جهنم برود، من مي‌ترسم كه آن يك نفر من باشم. پس اگر خشيت و خوف إلٰهي در قلب ما بيايد و اين‌گونه فكر كنيم، اين تفكرات خود به خود مانع از صدور گناه قرار مي‌گيرند؛ متأسفانه اين تفكرات كنار رفته است كه چنين آلودگي‌هايي دست مي‌دهد.

همچنین ببینید

در جمع طلاب و علمای خواف: شهیدی با گریه بر نمی‌گردد، بکوشید تا شهیدی‌ها پدید آید

شیخ الحدیث مولانا سید محمد یوسف حسین‌پور، مدیر عین العلوم گُشت و دبیر کل شورای …